امام شناسی
صفحه ای کوچک برای نشانی دادن از محوری ترین مفهوم عالم: ولایت ...
صفحه ای کوچک برای نشانی دادن از محوری ترین مفهوم عالم: ولایت ...
اطاعت کنید ازخدا ورسولش واولیاء امورایشان
حضرت امام خمینی (رض)
امام شناسی
یوم ندعوا کل اناس بامامهم...
-------------------------------------
وحدت عمومی, به معنای گردآمدن صاحبان سلیقه ها و روش های گوناگون بر گرد محور اسلام, خط امام و "ولایت فقیه" است.
این, همان اعتصام به "حبل الله" است که عموم مسلمین بدان مکلف گشته اند؛
و این, آن اسم اعظمی است که همه ی گره ها را باز, و همه ی موانع را بر طرف, و همه ی شیاطین را مغلوب می کند.
پیام امام خامنه ای به ملت ایران در چهلمین روز ارتحال امام خمینی 1368/4/23
پرسمان7
آیا امام خمینی(ره) مبتکر نظریه ی ولایت فقیه است؟
سوال: اگر ولایت فقیه در متون دینی اصیل بوده است، چرا تا قبل از انقلاب ایران، علمای دیگر آن را مطرح نکرده بودند؟! واقعیت این نیست که «امام خمینی مبتکر نظریه ی ولایت فقیه است؟»
ولایت فقیه نه تنها از موضوعات مورد اتفاق علمای شیعه است، بلکه از آنجا که مستندات بسیار قرآنی برای آن وجود دارد، مورد اتفاق قاطبه معتقدین به قرآن، این کتاب آسمانی است.
امام صادق (علیه السلام) برای اثبات ولایت علما، از آیة قرآن استفاده کردهاند؛ آن حضرت در روایتی که در اکثر تفاسیر معتبر روایی ـ از جمله: المیزان، البرهان ، تفسیر عیاشى و نور الثقلین ـ آمده است، میفرمایند: «از جمله چیزهایى که به سبب آن، کسى مستحقّ امامت و رهبری جامعه مىشود: «دوری از گناهان» و معاصى هلاکتبارى است که [آدمى] را لایق آتش دوزخ مىکند و دیگر، «آگاهى روشن از تمام حلالها و حرامهایى که مردم بدانها نیاز دارند» و سوم، «علم به قرآن» و شناخت خاص و عام و محکم و متشابه و ناسخ و منسوخ آن است و...
بسم الله الرحمن الرحیم
گفتیم جامعه مسلمانانِ آغازِ کار با به هم پیوستگی از جبهه های دیگر دور می مانند. این به هم پیوستگی ولایت است.
البته بعدها که جامعه اسلامی به یک امت عظیمی تبدیل می شود, بازهم ولایت لازم است. اینکه در یک امت چگونه ولایت لازم است. چرا؟
یک جمع کوچک در میان یک دنیای ظلمانی, در میان یک دنیای جاهلی, باید به همدیگر متصل و مرتبط باشند تا بتوانند بمانند. اگر با هم چسبیده و جوشیده نباشند, ماندن و ادامه ی حیاتشان ممکن نیست.
مثال دیگری هم داریم؟ بله. کی؟ جمع کوچک تشیع در زمان خلافت های ضد شیعی و ضد اسلامی در تاریخ آغازِ اسلام. شما خیال می کنید که شیعه به آسانی می توانست بماند؟ شما خیال می کنید که حربه های تبلیغاتی از طرفی, خفقان و اختناق از طرفی, زندان ها و شکنجه ها و کشتن ها از طرفی, ممکن بود اجازه دهد که یک جمعی بماند؟ یک جمع فکری مثل شیعه, که این قدر با قدرت های زمان خودش معارض و موجب دردسر آن ها بود, چطور شد که ماند؟ یک جمع فکری مثل شیعه, که این قدر با قدرت های زمان خودش معارض و موجب دردسر آن ها بود, چطور شد که ماند؟ برای خاطر ولایت ماند.
بسم الله الرحمن الرحیم
جامعه اسلامی چیست؟
جامعه اسلامی یعنی آن جامعه ای, آن تمدنی که در رأس آن جامعه خدا حکومت می کند, قوانین آن جامعه قوانین خدایی ست. حدود الهی در آن جامعه جاری می شود, عزل و نصب را خدا می کند, مخروط اجتماعی –اگر به شکل مخروط فرض کنیم- در رأس مخروط خداست و پایین تر از خدا, همه ی انسانیت و همه ی نسان ها. تشکیلات را دین خدا به وجود می آورد, قانون صلح و جنگ را مقررات الهی ایجاد می کند, روابط اجتماعی را, اقتصاد را, حکومت را, حقوق را و همه را دین خدا تعیین می کند و دین خدا اجرا می کند و دین خدا دنبال این قانون می ایستد؛ این جامعه ی اسلامی است.
مثل کجا؟
مثل مدینه. همچنانی که پیغمبر آمد در مدینه یک جامعه ای تشکیل داد. خب در مکه هم بودند, می توانستند متفرق بشوند در اقطار بلاد, آن جا خدا را هم عبادت کنند, نه, این کافی نبود. آمدند مدینه, یک جامعه ای تشکیل دادند, در رأس آن خدا حکومت می کرد. نایب خدا که حکومت می کرد آن جا یعنی پیغمبر. مقررات را چه کسی قانون گذاری می کرد؟ پیغمبر. قوانین را چه کسی اجرا می کرد؟ پیغمبر.
بسم الله الرحمن الرحیم
مسئله ولایت به آن صورتی که ما مطرح و از قرآن استنباط می کنیم غالبا کمتر مطرح می شود. البته اسم ولایت و کلمه ولایت با گوش شیعه آشناست. در دعاهای ما, در خواسته های ما از خدا, در روایات ما, در افکار رایج و عمومی ما, مسئله ای به نام ولایت, با قداست و احترام تمام و با آرزوی تامین چیزی به نام ولایت, توأم است. ما همیشه به عنوان شیعه خود را دارای ولایت می دانیم, و اگر یک قدری شیعه, وسواسی و دقیق و محتاط باشد, همیشه از خدا می خواهد که خدا او را با ولایت زنده بدارد و با ولایت بمیراند و ولایت را به او بفهماند.
ولایت را از قرآن استنباط می کنیم و مبینید که چه اصلِ مترقیِ جالبی است اصل ولایت, و یک ملت, یک جمعیت, پیروان یک فکر و یک عقیده, اگر دارای ولایت نباشند, چطور بی خودی وِل معطّلند! این را درک خواهید کرد.
در سایه ی این بحث به خوبی می شود فهمید که چرا کسی که ولایت ندارد, نمازش نماز و روزه اش روزه و عبادتش عبادت نیست. به خوبی می شود با این بحث فهمید که چرا جامعه ای و امتی که ولایت ندارد اگر همه ی عمر را به نماز و روزه و تصدّق بگذراند, باز لایق غفران و لطف خدا نیست. خلاصه در سایه ی این بحث, معنای احادیث ولایت را می شود فهمید, از جمله این حدیث معروفی که از چند نفر از ائمه علیهم السلام رسیده است:
«لو انّ رجلا قام لیله و صام نهاره و تصدّق بجمیع ماله و حجّ جمیع دهره و لم یعرف ولایة ولیّ الله فیوالیه و یکون جمیع اعماله بدلالته»
(الکافی. کتاب الایمان و الکفر. باب دعائم الاسلام. ح5)
اگر کسی تمام عمر را روزه بگیرد, تمام شب ها را تا به صبح بیدار بماند, تمام اموالش را در راه خدا بدهد, اما با ولیّ خدا ولایت نداشته باشد (یا ولایت ولیّ خدا را نداشته باشد) این چنین آدمی همه ی آنچه انجام داده است بیهوده و بی ثمر و خنثی است.