امام شناسی
صفحه ای کوچک برای نشانی دادن از محوری ترین مفهوم عالم: ولایت ...
صفحه ای کوچک برای نشانی دادن از محوری ترین مفهوم عالم: ولایت ...
اطاعت کنید ازخدا ورسولش واولیاء امورایشان
حضرت امام خمینی (رض)
امام شناسی
یوم ندعوا کل اناس بامامهم...
-------------------------------------
وحدت عمومی, به معنای گردآمدن صاحبان سلیقه ها و روش های گوناگون بر گرد محور اسلام, خط امام و "ولایت فقیه" است.
این, همان اعتصام به "حبل الله" است که عموم مسلمین بدان مکلف گشته اند؛
و این, آن اسم اعظمی است که همه ی گره ها را باز, و همه ی موانع را بر طرف, و همه ی شیاطین را مغلوب می کند.
پیام امام خامنه ای به ملت ایران در چهلمین روز ارتحال امام خمینی 1368/4/23
بسم الله الرحمن الرحیم
گفتیم جامعه مسلمانانِ آغازِ کار با به هم پیوستگی از جبهه های دیگر دور می مانند. این به هم پیوستگی ولایت است.
البته بعدها که جامعه اسلامی به یک امت عظیمی تبدیل می شود, بازهم ولایت لازم است. اینکه در یک امت چگونه ولایت لازم است. چرا؟
یک جمع کوچک در میان یک دنیای ظلمانی, در میان یک دنیای جاهلی, باید به همدیگر متصل و مرتبط باشند تا بتوانند بمانند. اگر با هم چسبیده و جوشیده نباشند, ماندن و ادامه ی حیاتشان ممکن نیست.
مثال دیگری هم داریم؟ بله. کی؟ جمع کوچک تشیع در زمان خلافت های ضد شیعی و ضد اسلامی در تاریخ آغازِ اسلام. شما خیال می کنید که شیعه به آسانی می توانست بماند؟ شما خیال می کنید که حربه های تبلیغاتی از طرفی, خفقان و اختناق از طرفی, زندان ها و شکنجه ها و کشتن ها از طرفی, ممکن بود اجازه دهد که یک جمعی بماند؟ یک جمع فکری مثل شیعه, که این قدر با قدرت های زمان خودش معارض و موجب دردسر آن ها بود, چطور شد که ماند؟ یک جمع فکری مثل شیعه, که این قدر با قدرت های زمان خودش معارض و موجب دردسر آن ها بود, چطور شد که ماند؟ برای خاطر ولایت ماند.
یک به هم پیوستگی و هم جبهگی عجیبی میان شیعه ی زمان خلافت های اسمی, ائمه علیه السلام ایجاد کرده بودند تا در سایه ی این ولایت, بتواند این جریان تشیع در میان جریان های گوناگون دیگر محفوظ بماند.
شما یک رودخانه ی عظیمی را در نظر بگیرید. از چندین طرف آب وارد این رودخانه می شود. آب ها با جریان های تندی حرکت می کنند. سطح رودخانه ناهموار است. گرداب به وجود می آید, آب ها روی هم می غلطند, انواع جریان های مخالف در این رودخانه در همدیگر فرومیروند و همدیگر را خنثی می کنند, این آب دارد پیش می رود.
لابه لای این جریان آب ها, در میان این آب های کِدِر و گل آلود, یک جریان آب شیرین تمیز نظیف روشن, دارد راه خود را ادامه می دهند. این جریان باریک, بر اثر برخی عوامل طبیعی, دو نوع آب است که در کنار هم حرکت می کنند. و هرگز قاطی نمی شوند. هرگز رنگش شفافش خراب نمی شود و هرگز طعم اب های شور و شیرین مخلوط نمی گردند.
شما عالَم اسلام را در زمان خلفای بنی امیه و بنی عباس تشبیه کنید به همین رودخانه ای که انواع جریان های فکری و سیاسی و عملی گوناگون در آن علیه یکدیگر داشتند حرکت می کردند. از اول تا اخر که نگاه می کنید, جریان تشیع را می بینید. می بینید یک آب باریکی است. اما در میان این طوفان عجیب, چیز ناچیز و خُردی به نظر می رسد که خودش را نگه داشته و هرگز کدر نشده و صفای خویش را از دست نداده.
چه چیزی این را نگه داشته و توانسته عامل بقای این جریان شیعی شود؟ وجود آن ولی ای که ولایت را در میان مردم و در میان پیروان خود توصیه می کند, این هم به همان ولایتِ معنای زمان پیغمبر.
ولایت شیعی, آن ولایتی که این همه روی آن تاکید شده, یک بُعدش این است.
بُعد های دیگر هم دارد.... در پست بعد.