سايت من
آخرين عناوين
مطالب سايت
درباره سايت

    آمار و امکانات سايت

سايت من

پیوندها، پیوندهای روزانه، موضوعات، نویسندگان و ...

 
 

موضوعات مطالب سايت

پیوندهای روزانه

   درباره سايت

یوم ندعوا کل اناس بامامهم...
-------------------------------------
وحدت عمومی, به معنای گردآمدن صاحبان سلیقه ها و روش های گوناگون بر گرد محور اسلام, خط امام و "ولایت فقیه" است.
این, همان اعتصام به "حبل الله" است که عموم مسلمین بدان مکلف گشته اند؛
و این, آن اسم اعظمی است که همه ی گره ها را باز, و همه ی موانع را بر طرف, و همه ی شیاطین را مغلوب می کند.

پیام امام خامنه ای به ملت ایران در چهلمین روز ارتحال امام خمینی 1368/4/23

دنبال کنندگان ۲ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

امام شناسی
متاسفانه امکان درج خودکار کادر جستجو یا جعبه دنبال کنندگان در این قالب وجود ندارد، لطفا برای درج از حالت دستی استفاده نمایید.
  •  

  •  

  •  

  مطالب سايت

 

امام شناسی

 

ولایت- جلسه 4

بسم الله الرحمن الرحیم


جامعه اسلامی چیست؟

جامعه اسلامی یعنی آن جامعه ای, آن تمدنی که در رأس آن جامعه خدا حکومت می کند, قوانین آن جامعه قوانین خدایی ست. حدود الهی در آن جامعه جاری می شود, عزل و نصب را خدا می کند, مخروط اجتماعی اگر به شکل مخروط فرض کنیم- در رأس مخروط خداست و پایین تر از خدا, همه ی انسانیت و همه ی نسان ها. تشکیلات را دین خدا به وجود می آورد, قانون صلح و جنگ را مقررات الهی ایجاد می کند, روابط اجتماعی را, اقتصاد را, حکومت را, حقوق را و همه را دین خدا تعیین می کند و دین خدا اجرا می کند و دین خدا دنبال این قانون می ایستد؛ این جامعه ی اسلامی است.

مثل کجا؟

مثل مدینه. همچنانی که پیغمبر آمد در مدینه یک جامعه ای تشکیل داد. خب در مکه هم بودند, می توانستند متفرق بشوند در اقطار بلاد, آن جا خدا را هم عبادت کنند, نه, این کافی نبود. آمدند مدینه, یک جامعه ای تشکیل دادند, در رأس آن خدا حکومت می کرد. نایب خدا که حکومت می کرد آن جا یعنی پیغمبر. مقررات را چه کسی قانون گذاری می کرد؟ پیغمبر. قوانین را چه کسی اجرا می کرد؟ پیغمبر.

در یک چنین جامعه ای که همه چیز از خداست نماز جماعت و خطبه ی پس از نماز جماعت, با سرود میدان جنگ یکی است. در همان مسجدی که پیغمبر خدا در آن اقامه ی نماز جماعت می کرد و برای مردم منبر می رفت و صحبت می کرد و درس می دارد و تزکیه و تعلیم می کرد, در همان مسجد بود که عَلَم جهاد را می آوردند, پیغمبر می بست, می داد دست فرماندهان که حرکت کنید و فلان کار را بکنید. در همین مسجد بود که پیغمبر خدا حد جاری می کرد. در همین مسجد بود که دادگستری پیغمبر تشکیل می شد. در همین مسجد اداره کار و اقتصاد پیغمبر تشکیل می شد. در همین مسجد زکات جمع می شد و پخش می شد. هم درس بود, هم نماز هم سرود میدان جنگ هم اقتصاد هم دنیا هم آخرت, یکپارچه و یک کاسه, تحت رهبری پیغمبر, در خانه ی خدا؛ این جامعه ی اسلامی است.

پیغمبرها می آیند یک چنین جامعه ای درست کنند. در این جامعه هرکه بیاید, انسان می شود. اگر انسان کامل هم نشود, مجبور می شود به رفتار انسان ها حرکت کند. هر که بخواهد خوب باشد, در جامعه ی پیغمیبر می تواند خوب باشد؛ در جوامع غیر الهی این جوری نیست.

در جوامع غیر الهی, آدم ها می خواهند خوب باشند, نمی توانند؛ شما دلت می خواهد متدین باشی, نمی توانی. دلت می خواهد ربا ندهیو ربا نخوری, می بینی نمی شود. زن دلش می خواهد از عفت اسلامی خارج نشد, محیط, او را در فشار می گذارد. همه ی عوامل و انگیزه ها انسان را از یاد خدا دور می کند. عکس و نمایش تفصیلات و رفت و آمدها و معاملات و گفتگو ها, همه انسان را از یاد خدا دور می کند و ذکر خدا را از دل انسان بیگانه می سازد. در جامعه اسلامی عکسِ قضیه است. درجامعه ی اسلامی, بازارش, مسجدش, دارالحکومه اش, رفیقش, خویشاوندش, پدر خانواده, جوان خانواده, همه و همه انسان را به یاد خدا می اندازند, به طرف خدا می کشانند, با خدا آشتی می دهند, با خدا رابطه ایجاد می کنند, بنده ی خدا می سازند, و از بندگی غیر خدا دور می کنند.

اگر جامعه ی اسلامی زمان پیغمبر, پنجاه سال ادامه پیدا می کرد, همان رهبری بر سر کار می ماند یا بعد از پیغمبر علی بن ابی طالب علیه السلام با همان رهبری ای که پیغمبر معین کرده بود, جای پیغمبر می نشست, شما این را مطمئن باشید, بعد از پنجاه سال, همه ی آن منافقین تبدیل می شدند به مومنین واقعی! اگر می گذاشتند که حکومت نبوی و علوی دنبال یکدیگر ادامه پیدا بکند, آن جامعه ی انسان ساز, به طور قهری, همه ی آدم های عیب دار را هم بی عیب می کرد. همه ی دل های منافق را هم مومن می ساخت. همه ی کسانی که روحشان با ایمان آشنا نبود نیز آشنا با خدا و با ایمان می شدند. این طبع قضیه ی مربوط به جامعه ی اسلامی ست. پیغمبرها می آیند یک چنین جامعه ای درست کنند. وقتی این درست شد, مثل کارخانه ی انسان سازی, یکی یکی نه, ده تا ده تا نه, صد تا صدتا نه, گروه گروه مردم مسلمان می شوند, هم مسلمان ظاهری هم مومن قلبی و واقعی و باطنی.

خب.... آیا پیغمبر یک تنه, می تواند یک جامعه را اداره کند؟ پاسخ در پست بعدی....

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی