سايت من
آخرين عناوين
مطالب سايت
درباره سايت

    آمار و امکانات سايت

سايت من

پیوندها، پیوندهای روزانه، موضوعات، نویسندگان و ...

 
 

موضوعات مطالب سايت

پیوندهای روزانه

   درباره سايت

یوم ندعوا کل اناس بامامهم...
-------------------------------------
وحدت عمومی, به معنای گردآمدن صاحبان سلیقه ها و روش های گوناگون بر گرد محور اسلام, خط امام و "ولایت فقیه" است.
این, همان اعتصام به "حبل الله" است که عموم مسلمین بدان مکلف گشته اند؛
و این, آن اسم اعظمی است که همه ی گره ها را باز, و همه ی موانع را بر طرف, و همه ی شیاطین را مغلوب می کند.

پیام امام خامنه ای به ملت ایران در چهلمین روز ارتحال امام خمینی 1368/4/23

دنبال کنندگان ۲ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

امام شناسی
متاسفانه امکان درج خودکار کادر جستجو یا جعبه دنبال کنندگان در این قالب وجود ندارد، لطفا برای درج از حالت دستی استفاده نمایید.
  •  

  •  

  •  

  مطالب سايت

 

امام شناسی

 

فصل7:نظریه ولایت فقیه/2.ادله اثبات/دلیل عقلی 3

 بسم الله الرحمن الرحیم


فصل 7: نظریه ولایت فقیه

 

2. ادلة اثبات ولایت فقیه

دلایل عقلی 


دلیل عقلى سوم:

v    حضرت آیت الله جوادی آملی در تبیین این دلیل عقلی می‏فرمایند:

«گفته شد که حیات اجتماعى انسان و نیز کمال فردى و معنوى او، از سویى نیازمند «قانون الهى» در ابعاد فردى و اجتماعى است که مصون و محفوظ از ضعف و نقص و خطا و نسیان باشد و از سوى دیگر، نیازمند «حکومتى دینى» و حاکمى عالم و عادل است‏؛ براى تحقّق و اجراى آن قانون کامل. حیات انسانى در بُعد فردى و اجتماعى‏اش، بدون این دو و یا با یکى از این دو، متحقّق نمى‏شود و فقدان آن دو، در بُعد اجتماعى، سبب هرج و مرج و فساد و تباهى جامعه مى‏شود که هیچ انسان خردمندى به آن رضا نمى‏دهد.


این برهان که دلیلى عقلى است و مختص به زمین یا زمان خاصى نیست، هم شامل زمان انبیاء (علی نبینا و آله و علیهم ‏السلام) مى‏شود که نتیجه‏اش ضرورت نبوت است، و هم شامل زمان پس از نبوت رسول خاتم‏ (صلى الله علیه و آله و سلم) است که ضرورت امامت را نتیجه مى‏دهد، و هم ناظر به عصر غیبت امام معصوم است که حاصلش، ضرورت ولایت فقیه مى‏باشد.

تفاوت نتیجة این برهان در این سه عصر، آن است که پس از رسالت ‏ختمیّة رسول اکرم، حضرت محمد مصطفى‏(صلى الله علیه و آله و سلم)، آمدن قانونى جدید از سوى خداوند، ناممکن است؛ زیرا هر آنچه که در سعادت انسان تا هنگام قیامت ـ از عقاید و اخلاق و احکام ـ نقش دارد، به دست اعجاز، در کتاب بى‏پایان قرآن نگاشته شده است و از این‏رو، یک نیاز بشر که همان نیاز به قانون الهى است، براى همیشه برآورده گشته است و آنچه مهم مى‏باشد، تحقّق بخشیدن به این قانون در حیات فردى و اجتماعى و اجراى احکام دینى است.

در عصر امامت، علاوه بر تبیین قرآن کریم و سنّت و تعلیل معارف و مدّعیات آن و دفاع از حریم مکتب، اجراى احکام اسلامى نیز به‏قدر ممکن و میسور و تحمّل و خواست جامعه، توسط امامان معصوم(علیهم‏السلام) صورت مى‏گرفت. اکنون سخن در این است که در عصر غیبتِ ولى عصر(عجل الله تعالى فرجه الشریف) نیز انسان و جامعة انسانى، نیازمند اجراى آن قانون جاوید است؛ زیرا بدون اجراى قانون الهى، همان مشکل و محذورِ بى‏نظمى و هرج و مرج، و برده‏گیرى و ظلم و ستم و فساد و تباهى انسان‏ها پیش خواهد آمد و بى‏شک، خداى سبحان در عصر غیبت امام زمان(عجل‏الله‏تعالى‏فرجه‏الشریف)، انسان و جامعه را به حال خود رها نساخته و براى هدایت انسان‏ها، ولایت جامعه بشرى را به دست کسانى سپرده است.

کسى که در عصر غیبت، ولایت را از سوى خداوند بر عهده دارد، باید داراى سه ویژگىِ ضرورى باشد که این سه خصوصیت، از ویژگى‏هاى پیامبران و امامان سرچشمه مى‏گیرد و پرتویى از صفات متعالى آنان است و ما در گذشته از آنها سخن گفتیم؛ ویژگى اول، شناخت قانون الهى بود؛ زیرا تا قانونى شناخته نشود، اجرایش ناممکن است. ویژگى دوم، استعداد و توانایى تشکیل حکومت ‏براى تحقّق دادن به قوانین فردى و اجتماعى اسلام بود و ویژگى سوم، امانت‏دارى و عدالت در اجراى دستورهاى اسلام و رعایت‏ حقوق انسانى و دینى افراد جامعه.

به دلیل همین سه ویژگى ضرورى است که گفته مى‏شود نیابت امام عصر(عج) و ولایت جامعه در عصر غیبت از سوى خداوند، بر عهدة فقیهان جامع شرایط(سه شرط مذکور) مى‏باشد.

تذکر این نکته نیز سودمند است که سلسلة جلیلة انبیاء(علیهم‏السلام) به نصاب نهایى خود رسیده و با انتصاب حضرت ختمى ‏مرتبت(‏صلى الله علیه و آله و سلم) از سوى خداى سبحان، محال است که کسى به مقام شامخ نبوت راه یابد؛ چنان‏که سلسلة شریفة امامان(علیهم‏السلام) نیز به نصاب نهایى خود بالغ شده و با انتصاب حضرت بقیة الله(ارواح من سواه فداه)، ممکن نیست که احدى به مقام والاى امامت معصوم راه یابد. لیکن برهان عقلى بر ضرورت زعیم و رهبر براى جامعه، امرى ضرورى و دائمى است و هر کس در زمان غیبت، مسئولیت ادارة امور مسلیمن را داشته باشد، باید به عنوان نیابت از طرف ولى عصر(علیه‏السلام) باشد؛ زیرا آن حضرت، امام موجود و زنده است که تنها حجت‏ خدا مى‏باشد و همان‏گونه که در عصر ظهور امامان گذشته، در خارج از اقلیم خاص آنان، نائبانى از طرف ایشان منصوب مى‏شدند، در عصر غیبتِ ولىّ عصر(علیه‏السلام) نیز چنین است و نیابت غیرمعصوم از معصوم، امرى ممکن است؛ زیرا امام معصوم داراى شئون فراوانى است که اگر چه برخى از آن شئون، مانند مقام شامخ ختم ولایت تکوینى، اختصاص به خود ایشان دارد و نائب‏پذیر نیست و هیچ‏گاه به کس دیگرى انتقال نمى‏یابد، ولى برخى دیگر از شئون آن حضرت که جزء امور اعتبارى و قراردادى عقلاست و در زمرة تشریع قرار دارد ـ مانند افتاء و تعلیم و تربیت و ادارة امور مردم و اجراى احکام و حفظ نظام از تهاجم بیگانگان ـ نیابت‏پذیر است و این نیابت، به فقیهى تعلّق مى‏گیرد که با داشتن آن سه ویژگى، بتواند در غیبت امام(علیه‏السلام) تا حد ممکن و مقدور، شئون والاى آن حضرت را عملى سازد.»[1]



[1]. آیت الله جوادی آملی، ولایت فقیه؛ ولایت فقاهت وعدالت، ص 151 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی