سايت من
آخرين عناوين
مطالب سايت
درباره سايت

    آمار و امکانات سايت

سايت من

پیوندها، پیوندهای روزانه، موضوعات، نویسندگان و ...

 
 

موضوعات مطالب سايت

پیوندهای روزانه

   درباره سايت

یوم ندعوا کل اناس بامامهم...
-------------------------------------
وحدت عمومی, به معنای گردآمدن صاحبان سلیقه ها و روش های گوناگون بر گرد محور اسلام, خط امام و "ولایت فقیه" است.
این, همان اعتصام به "حبل الله" است که عموم مسلمین بدان مکلف گشته اند؛
و این, آن اسم اعظمی است که همه ی گره ها را باز, و همه ی موانع را بر طرف, و همه ی شیاطین را مغلوب می کند.

پیام امام خامنه ای به ملت ایران در چهلمین روز ارتحال امام خمینی 1368/4/23

دنبال کنندگان ۲ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

امام شناسی
متاسفانه امکان درج خودکار کادر جستجو یا جعبه دنبال کنندگان در این قالب وجود ندارد، لطفا برای درج از حالت دستی استفاده نمایید.
  •  

  •  

  •  

  مطالب سايت

 

امام شناسی

 

فصل4/ضرورت تشکیل حکومت دراسلام/دلایل لزوم تشکیل حکومت اسلامی در قران/ش5

بسم الله الرحمن الرحیم

 

فصل چهارم: ضرورت تشکیل حکومت در اسلام

 

دلایل لزوم تشکیل حکومت اسلامی در قرآن

شماره 5



 

2-4. لزوم طرد ولایت طاغوت

*  قرآن کریم، هر ولایتی غیر از ولایت خدا را به عنوان ولایت طاغوت معرفی می‏کند و می‏گوید: هر کسی که تحت ولایت خدا نباشد،تحت ولایت طاغوت است. طاغوت یعنی چه؟ طاغوت از ماده طغیان است. طغیان یعنی سرکشی کردن و از محدوده دایره طبیعی و فطری زندگی انسان فراتر رفتن؛ مثلاً فرض بفرمایید انسان برای کامل شدن پدید آمدهاست آن کسی که انسان را از کامل شدن بیندازد، طاغوت است.[1]

*  قرآن می‏فرماید: «الَّذینَ آمَنُوا یُقاتِلُونَ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ»؛ آن کسانی که ایمان آوردهاند، مقاتله و ستیزشان در راه خداست. «وَ الَّذینَ کَفَرُوا یُقاتِلُونَ فی‏ سَبیلِ الطَّاغُوتِ»؛ آن کسانیکه به دین، کفر و انکار ورزیدهاند مقاتله و ستیزشان در راه طاغوت است. و بعد می‏فرماید: «فَقاتِلُوا أَوْلِیاءَ الشَّیْطانِ»؛ با اولیاء و پیوستگان شیطان ستیز و مقابله و مقاتله بکنید...[2] آن کسی که تحت فرمان ولی حقیقی زندگی نمی‏کند باید بداند که تحت فرمان طاغوت و شیطان زندگی می‏کند. ممکن است بپرسید مگر تحت فرمان شیطان وطاغوت زندگی کردن وتن به فرمان او دادن چه مفسدهای دارد؟ این هم یکی از نکات آیات امروز است، قرآن در این زمینه به ما چند جواب می‏دهد: جواب اول این است که اگر تن به ولایت شیطان دادی شیطان برتمام انرژی‏های سازنده و خلاق و آفریننده و ثمربخش وجود تو مسلط خواهد شد، اگر چنانچه گردنت را به طرف شیطان و طاغوت بردی که ریسمان ولایتش را بر گردن تو بیندازد،دیگر ازدست او خلاصی پیدا نخواهی کرد، هر چه در وجود تو از نیرو و ابتکار و از فعالیت‏های سازنده و از جلوه‏های درخشنده وجود دارد، تحت قبضه طاغوت و شیطان در خواهد آمد و وقتیکه تمام وجودت در قبضه او در آمد به آسانی می‏تواند تو را در همان راهی که می‏خواهد و با هر وسیلهای که می‏خواهد بکشاند و ببرد، و پیداست که شیطان و طاغوت انسان را به نور و معرفت و آسایش و رفاه و معنویت رهنمون نمی‏شود، برای او این چیزها هدف نیست؛ بلکه برای شیطان و طاغوت مصالح شخصی هدف اولی است و می‏خواهد آنها را تامین کند. پس تو را در راه مصالح شخصی خود به کار می‏اندازد اگر به این جملات حساب شدهای که عرض شد دقت کنید، خواهید دید که تحت هر جملهای معنایی است که با واقعیت‏های تاریخی تطبیق می‏کند اگرتن به ولایت طاغوت دادی تمام نیروها و انرژی‏ها وابتکارها و استعدادهای تو در قبضه طاغوت واقع می‏شود و وقتی در قبضه طاغوت واقع شد دیگر به سود تو نخواهد بود، برای شیطان، خود او و مصالح خودش مطرح است، اگر چنانچه در راه او افتادی در جهت مصالح و منافع خودش تو را قربانی خواهد کرد و به گمراهی خواهد کشاند. قدرت در اختیار اوست و تو هم که خودت را به دست او دادی، می‏کشد هر جا که خاطر خواه اوست؛    
حلقه
ای در گردنم افکنده «دوست»

می‏کشد هر جا که خاطر خواه اوست


این آیهای که از سوره نساء می‏خواهم بسیار آیه قابل توجه و قابل تدبیر است: «وَ مَنْ یُشاقِقِ الرَّسُولَ مِنْ بَعْدِ ما تَبَیَّنَ لَهُ الْهُدى»؛‏[3] هر کس که پس از روشن شدن راه حق بر او بارسول خدا به مخاصمت و ستیزه برخیزد و ار پیغمبران جدا بشود و راهش را از راه نبوت (همان راهی که قبلاً برایتان ترسیم کردم) منشعبت کند، «وَ یَتَّبِعْ غَیْرَ سَبیلِ الْمُؤْمِنینَ»؛[4] و راهی غیر از راه مؤمنان و جامعه اسلامی‏و هدف‏های ایمانی را پیروی بکند، خودش را از جمع مسلمانان کنار بکشند «نُوَلِّهِ ما تَوَلَّى»؛[5] همان چیزی را که خود او بر گردن افکندهاست، بر گردنش استوار می‏کنیم. همان ولایتی را که خود او به دست خود پذیرفته و با پای خودش در آن منطقه رفته و سکنی گزیده، او را در همان جا پا شکسته می‏کنیم؛ زیرا طبق آیه «إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ»[6] تو زمامت رابه شیطان دادی پس بگذار این زمام در دست شیطان بماند، این سنت خداست، این قانون آفرینش است تا اینجا مربوط به این دنیاست، برای آن دنیا در ادامة آیه می‏فرماید: «وَ نُصْلِهِ جَهَنَّمَ وَ ساءَتْ مَصیراً»[7] از اینجا هم یکسره راهی دوزخ قهر پروردگار و عذاب جاودانه الهی خواهد شد.[8]

*  اولی‏الامر و صاحب فرمان، آن صاحب فرمانی است که با معیارهای الهی تطبیق می‏کند. در حالی  که آنها یک چنین شرطی را عملا شرط ندانسته و بر طبق آن عمل نکردند. «فَإِنْ تَنازَعْتُمْ فی‏ شَیْ‏ءٍ» پس اگر در چیزی منازعه و اختلافی داشتید، «فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَ الرَّسُولِ»؛ آن را به خدا و رسول برگردانید، «إِنْ کُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ»؛ اگر شما مؤمن به خدا و روز واپسین هستید، «ذلِکَ خَیْرٌ»؛ این نیکوتر است، «وَ أَحْسَنُ تَأْویلاً»؛[9] دارای عاقبت بهتری است. ببینید مردم را متوجه می‏کند به عواقب نیک و فرمانروایی نیکان و عواقب سوء فرمانروایی بدان، آیه بعدی طعن به کسانی است که از این فرمان کلی سر می‏پیچند. «أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذینَ یَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُوا بِما أُنْزِلَ إِلَیْکَ»؛[10] آیا نمی‏نگری به آن کسانی که می‏پندارند که ایمان آوردهاند به آنچه بر تو نازل شدهاست، «وَ ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِکَ»؛ و می‏پندارند که به آیین پیشینیان تو ایمان دارند، خودشان را مؤمن فرض می‏کنند، در حالی‏که کاری از آنها سر می‏زند که منافی با ایمان به خداست، «یُریدُونَ أَنْ یَتَحاکَمُوا إِلَى الطَّاغُوتِ»؛ می‏خواهند تحاکم به طاغوت کنند؛ یعنی حل و فصل کار خود را به طاغوت مراجعه کنند، از طاغوت نظر بخواهند و فرمان بگیرند و بر طبق نظر او زندگی خود را به راه ببرند، این منافی با ایمان است. «وَ ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِکَ»؛ می‏خواهند نزد طاغوت تحاکم کنند، در حالی که «وَ قَدْ أُمِرُوا أَنْ یَکْفُرُوا بِهِ»؛ در حالی که به آنها فرمان داده شده است که به طاغوت کفر بورزد، «وَ یُریدُ الشَّیْطانُ أَنْ یُضِلَّهُمْ ضَلالاً بَعیداً»؛[11] و شیطان می‏خواهد که آنان را گمراه کند، گمراهی و سرگشتگی بسی دور. که من احتمال می‏دهم این شیطان همان خود طاغوت است و چیز دیگری نیست، اینها می‏خواهند سراغ طاغوت بروند، غافل از اینکه این شیطانی که به عنوان طاغوت در قرآن شناخته می‏شود، آنها را از راه راست دور می‏کند و آنها از وادی‏های سرگردانی سر در خواهند آورد. شیطان آنها را آنچنان از جاده دور می‏اندازد که برگشتنش کار یک ذرّه و دو ذرّه نیست. خیلی به دشواری می‏توانند به راه راست و هدایت برگردند.[12]

*   شرع و عقل حکم مى‏کند که نگذاریم وضع حکومت‏ها به همین صورت ضد اسلامى یا غیر اسلامى ادامه پیدا کند. دلایل این کار واضح است:

چون برقرارى نظام سیاسى غیر اسلامى به معناى بى‏اجرا ماندن نظام سیاسى اسلام است.

همچنین به این دلیل که هر نظام سیاسى غیر اسلامى نظامى شرک‏آمیز است، چون حاکمش «طاغوت» است؛ و ما موظفیم آثار شرک را از جامعه مسلمانان و از حیات آنان دور کنیم و از بین ببریم.

و باز به این دلیل که موظفیم شرایط اجتماعى مساعدى براى تربیت افراد مؤمن و با فضیلت فراهم سازیم. و این شرایط درست ضد شرایط حاکمیت «طاغوت» و قدرت‏هاى نارواست. شرایط اجتماعى‏اى که ناشى از حاکمیت «طاغوت» و نظام شرک‏آمیز است، لازمه‏اش همین فسادى است که مى‏بینید. این همان «فَسادٍ فِی الْأَرْض»[13] است که باید از بین برود؛ و مسببین آن به سزاى اعمال خود برسند. این همان فسادى است که فرعون با سیاست خود در کشور مصر به وجود آورد، و «إِنَّهُ کانَ مِنَ الْمُفْسِدینَ».[14]

در این شرایط اجتماعى و سیاسى، انسان مؤمن و متقى و عادل نمى‏تواند زندگى کند و بر ایمان و رفتار صالحش باقى بماند. و دو راه در برابر خود دارد: یا اجباراً اعمالى مرتکب شود که شرک‏آمیز و ناصالح است. یا براى اینکه چنین اعمالى مرتکب نشود و تسلیم اوامر و قوانین «طواغیت» نشود با آنها مخالفت و مبارزه کند تا آن شرایط فاسد را از بین ببرد.

ما چاره نداریم جز اینکه دستگاه‏هاى حکومتى فاسد و فاسدکننده را از بین ببریم و هیأت‏هاى حاکمة خائن و فاسد و ظالم و جائر را سرنگون کنیم. این وظیفه‏اى است که همه مسلمانان در یکایک کشورهاى اسلامى باید انجام بدهند، و انقلاب سیاسى اسلامى را به پیروزى برسانند.[15]

*  اگر یک عده در خلوت، خود را به عبادت مشغول کنند، در حالى‌که عرصة جامعه، ادارة جامعه، مدیریت کشور و سررشته‌دارى امور، دست افکار و اهواء و مکتب‏هاى گوناگون باشد، آنها از این اسلام ابایى ندارند و به آن اهمیتى نمى‌دهند؛ اما اگر اسلام آنچنان که خدا خواسته و قرآن تشریع کرده، به معناى برنامة زندگى تلقى شد و مورد پذیرش قرار گرفت، از آن مى‌ترسند. چرا؟ چون این اسلام، در وهلة اول دو عنصر بزرگ در درون خود دارد که یکى عبارت است از احترام به شخصیت و اهتمام به رشد انسان، و دوم جلوگیرى از نفوذ غارتگران و طاغوت‏ها و قدرتمندان نابحق و ظالم و ستمگر جهانى. در کلمة توحید، اینها وجود دارد؛ «لااله‌الاالله». یکى از مصرع‏هاى برجسته و مهم‌ قصیدة «لااله‌الاالله» این است که با طاغوت‏ها، طغیانگرهاى جهانى، قدرت‏هاى ظالم بین‌المللى و ستمگرانى که امروز شما مى‌بینید در دنیا چگونه تاخت و تاز مى‌کنند و با ملت‏ها چه مى‌کنند، نمى‌شود کنار آمد.[16]

*  اگر تشکیل حکومت اسلامى از خاصیت‏هاى اسلام بیگانه باشد ـ یعنى اگر با ظلم و بدى و شرارت به مقابله نپردازد ـ شاید دشمن مهمى هم پیدا نکند؛ اما اسلام فقط اکتفا نمى‌کند که شعار طرفدارى از انسانیت سر دهد، بلکه اسلام براى تحقق این شعار، مبارزه و مقابله با شرارت و شیطانیت را هم سر مى‌دهد. در واقع براى اینکه اسلام بتواند سعادت را براى انسان‏ها محقق کند، باید با عوامل و عناصرى که ضد انسانیت و ضد سعادت انسان حرکت مى‌کنند و حیاتشان وابسته به آن است، مبارزه کند. لذا در اسلام، جهاد و مبارزه وجود دارد. در سرتاسر قرآن، نام شیطان و مفهوم شیطنت، از بسیارى از مفاهیم، بیشتر تکرار شدهاست؛ براى اینکه مردم، شیطان و حضور شیطان را فراموش نکنند. اگر فراموش کردید که دشمن در کمین شماست، غفلت، شما را فرا خواهد گرفت، حرکت را کند خواهد کرد و از بین خواهد برد ـ یعنى بزرگ‏ترین فرصت براى دشمن است ـ لذا شما ببینید در طول این سال‏هاى متمادى، هر وقت، هر کسى و هرجا، از دشمنى دشمنان و توطئة مستکبران و دشمنى امریکا و اسرائیل و بقیة مخالفان آزادى و سعادت بشر سخن گفتهاست، از سوى تبلیغاتچی‏هاى جهانى مورد تخطئه قرار گرفتهاست! آنها مى‌خواهند ملت ایران فراموش کند که دشمنى دارد.[17]

 



[1]. سید علی خامنه ای (رهبر معظم انقلاب)، کتاب ولایت، ص 103

[2]. کسانى که ایمان دارند، در راه خدا پیکار مى‏کنند و آنها که کافرند، در راه طاغوت [بت و افراد طغیانگر]. پس شما با یاران شیطان، پیکار کنید! (و از آنها نهراسید!) زیرا که نقشه شیطان، (همانند قدرتش) ضعیف است. (نساء: 76)

[3]. «وَ مَنْ یُشاقِقِ الرَّسُولَ مِنْ بَعْدِ ما تَبَیَّنَ لَهُ الْهُدى‏ وَ یَتَّبِعْ غَیْرَ سَبیلِ الْمُؤْمِنینَ نُوَلِّهِ ما تَوَلَّى وَ نُصْلِهِ جَهَنَّمَ وَ ساءَتْ مَصیرا»؛ و هر کس بعد از آنکه حق برایش روشن شد مخالفت رسول کند و روشى غیر راه مؤمنین اتخاذ نماید، وى را به همان وضعى که دوست دارد واگذاریم و به جهنم در آریم که چه بد سر انجامى است.‏ (نساء: 115)

[4]. همان

[5]. همان

[6]. (امّا) خداوند سرنوشت هیچ قوم (و ملّتى) را تغییر نمى‏دهد مگر آنکه آنان آنچه را در خودشان است تغییر دهند! (الرعد: 11)

[7]. به دوزخ داخل مى‏کنیم و جایگاه بدى دارد. (نساء: 115)

[8]. سید علی خامنه ای (رهبر معظم انقلاب)، کتاب ولایت، ص 107-102

[9]. نساء: 59

[10]. نساء: 60

[11]. همان

[12]. سید علی خامنه ای (رهبر معظم انقلاب)، کتاب ولایت، ص 94-92

[13]. فساد در روى زمین بکشد. (مائده: 32)

[14]. او به یقین از مفسدان بود! (قصص: 4)

[15]. امام خمینی، کتاب ولایت فقیه، ص 35

[16]. بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار اعضاى اتحادیة انجمنهاى اسلامى دانشآموزان 26/6/1382

[17]. بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار جمع کثیرى از مردم آمل 21/3/1377

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی