سايت من
آخرين عناوين
مطالب سايت
درباره سايت

    آمار و امکانات سايت

سايت من

پیوندها، پیوندهای روزانه، موضوعات، نویسندگان و ...

 
 

موضوعات مطالب سايت

پیوندهای روزانه

   درباره سايت

یوم ندعوا کل اناس بامامهم...
-------------------------------------
وحدت عمومی, به معنای گردآمدن صاحبان سلیقه ها و روش های گوناگون بر گرد محور اسلام, خط امام و "ولایت فقیه" است.
این, همان اعتصام به "حبل الله" است که عموم مسلمین بدان مکلف گشته اند؛
و این, آن اسم اعظمی است که همه ی گره ها را باز, و همه ی موانع را بر طرف, و همه ی شیاطین را مغلوب می کند.

پیام امام خامنه ای به ملت ایران در چهلمین روز ارتحال امام خمینی 1368/4/23

دنبال کنندگان ۲ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

امام شناسی
متاسفانه امکان درج خودکار کادر جستجو یا جعبه دنبال کنندگان در این قالب وجود ندارد، لطفا برای درج از حالت دستی استفاده نمایید.
  •  

  •  

  •  

  مطالب سايت

 

امام شناسی

 

۴ مطلب با موضوع «اثبات ولایت فقیه :: مباحث تکمیلی :: بحث احتمال خطای ولی فقیه» ثبت شده است

فصل دوازدهم: بحث احتمال خطای ولی فقیه/شماره 4

بسم الله الرحمن الرحیم

2. هدایت ویژة الهی درمصونیت ‏بخشی به ولی فقیه از خطا

*   هیچ مسأله‏اى نیست که از دید رهبرىِ الهىِ جامعة اسلامى خالى بماند و دور بماند و این فرق بین جامعة الهى و جامعة غیرالهى است... قرآن کریم وقتى از انبیاء حرف مى‏زند، آنان را به عنوان رهبران برجسته یاد مى‏کند «وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا»؛[1] یعنى ما پیغمبران را رهبرانى قرار دادیم که مردم را در سایة فرمان ما هدایت مى‏کنند. رهبر نقشه را از خدا مى‏گیرد، راه را از خدا مى‏آموزد، روش‏ها را هم از خدا مى‏آموزد؛ این رهبرى، رهبرى درست است. «وَ أَوْحَیْنا إِلَیْهِمْ فِعْلَ الْخَیْرات»؛[2] وقتى رهبرى، رهبرى خدایى شد، کار خوب را هم از خدا یاد مى‏گیرد. خدا آن رهبرى را که از سوى اوست، دست مى‏گیرد و هدایت مى‏کند، از مشکلات او را عبور مى‏دهد... رهبرى در انقلاب ما از رهبرىِ دنیایى به رهبرىِ الهى تبدیل شد.[3]


فصل دوازدهم: بحث احتمال خطای ولی فقیه/شماره 3

 بسم الله الرحمن الرحیم

1-2. استقامت

*   قرآن مى‌فرماید: «إِنَّ الَّذینَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلائِکَةُ».[1] «ربنا الله» یعنى اعتراف به عبودیت در مقابل خدا و تسلیم در مقابل او. این چیز خیلى بزرگى است؛ اما کافى نیست. وقتى مى‌گوییم «ربنا الله»، براى همین لحظه‌اى که مى‌گوییم، خیلى خوب است؛ اما اگر «ربنا الله» را فراموش کردیم، «ربنا الله» امروز ما دیگر براى فرداى ما کارى صورت نخواهد داد. لذا مى‌فرماید: «ثم استقاموا»؛ پایدارى و استقامت کنند و در این راه باقى بمانند. این است که موجب مى‌شود «تتنزّل علیهم الملائکة»، و اِلاّ با یک لحظه و یک برهه خوب بودن، فرشتگان خدا بر انسان نازل نمى‌شوند، نور هدایت و دست کمک الهى به سوى انسان دراز نمى‌شود و انسان به مرتبة عباد صالحین نمى‌رسد.[2]


فصل دوازدهم: بحث احتمال خطای ولی فقیه/شماره 2

بسم الله الرحمن الرحیم


فصل دوازدهم: بحث احتمال خطای ولی فقیه

                   شماره 2

   

1. راه‏های عمومی جلب هدایت الهی

1-1. صبر و یقین

*   در سورة مبارکة سجده، خدای متعال ضمن بیان حالات ملت‏ها و اقوام و انسان‏های مبارز و پر تلاشِ مؤمن، این تعبیر را می‌فرماید: «وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا لَمَّا صَبَرُوا وَ کانُوا بِآیاتِنا یُوقِنُون‏»؛[1] کسانی‌که دو خصوصیت و دو امتیاز را در خود به‌وجود آوردند، به این موهبت بزرگ سرافراز شدند که خدای متعال زمام هدایت مجموعه‌های انسانی را به آنها سپرد. آن دو خصوصیت، یکی صبر است و دیگری یقین؛ «لَمَّا صَبَرُوا وَ کانُوا بِآیاتِنا یُوقِنُون‏»[2]  


فصل دوازدهم: بحث احتمال خطای ولی فقیه/شماره 1

بسم الله الرحمن الرحیم


فصل دوازدهم: بحث احتمال خطای ولی فقیه

                   شماره 1


*   اساس حکومت اسلامى یک حرف نو در دنیا بود. واقعاً در این قضیه، انقلاب نوآورى‌اى کرد که حریف‏ها مات شدند. این به‌هیچ‌وجه شبیه بعضى چیزهایى که بعدا تشبیه مى‌کردند، نبود؛ اصلاً شباهتى با نظایر خودش نداشت. چیزى که در قانون اساسى و در کلمات امام و در عرف انقلاب به عنوان حکومت ولایت فقیه مطرح است، یک حرف کاملاً نو در دنیاست. البته ممکن است گفته شود «ولایت فقیه» یک تعبیر عربى و آخوندى و طلبگى و کتابى است؛ در حالى‌که این مفهوم، بسیار نو و جدید است و معناى آن این است که ما در رأس حکومت کسى را قرار دهیم که مى‌دانیم تخلف نخواهد کرد. این چیز خیلى مهمى است. شما الان مى‌بینید گرفتاریهاى دنیا از کجاست. ما مى‌خواهیم کسى را در رأس حکومت بگذاریم که مى‌دانیم تخلف نمى‌کند. ممکن است ما اشتباه کرده باشیم و او تخلف کند. از هر وقت فهمیدیم تخلف کرده، مى‌فهمیم حضور او در این منصب بجا نیست؛ خودش و مردم هم این را قبول دارند. این نکتة خیلى بدیعى در مبناى حکومت در دنیاست.[1]