امام شناسی
صفحه ای کوچک برای نشانی دادن از محوری ترین مفهوم عالم: ولایت ...
صفحه ای کوچک برای نشانی دادن از محوری ترین مفهوم عالم: ولایت ...
اطاعت کنید ازخدا ورسولش واولیاء امورایشان
حضرت امام خمینی (رض)
امام شناسی
یوم ندعوا کل اناس بامامهم...
-------------------------------------
وحدت عمومی, به معنای گردآمدن صاحبان سلیقه ها و روش های گوناگون بر گرد محور اسلام, خط امام و "ولایت فقیه" است.
این, همان اعتصام به "حبل الله" است که عموم مسلمین بدان مکلف گشته اند؛
و این, آن اسم اعظمی است که همه ی گره ها را باز, و همه ی موانع را بر طرف, و همه ی شیاطین را مغلوب می کند.
پیام امام خامنه ای به ملت ایران در چهلمین روز ارتحال امام خمینی 1368/4/23
فصل چهارم: ضرورت تشکیل حکومت در اسلام
دلایل لزوم تشکیل حکومت اسلامی در قرآن
شماره 4
2-3. شرح فعالیتهای
سیاسی پیامبراکرم(صلیاللهعلیهوآلهوسلم)
در قرآن
آخرین جنگى که آنها سراغ پیغمبر آمدند، جنگ خندق ـ یکى از آن جنگهاى بسیار مهم ـ بود... کفّار، مقابل خندق آمدند، اما دیدند نمىتوانند؛ لذا شکسته و مفتضح و مأیوس و ناکام مجبور شدند برگردند. پیغمبر فرمود تمام شد؛ این آخرین حملة قریش مکه به ماست. از حالا دیگر نوبت ماست؛ ما به طرف مکه و به سراغ آنها مىرویم. سال بعد از آن، پیغمبر گفت ما مىخواهیم به زیارت عمره بیاییم.
ماجراى حدیبیه ـ که یکى از ماجراهاى بسیار پرمغز و پرمعناست ـ در این زمان اتفاق افتاد. پیغمبر به قصد عمره به طرف مکه حرکت کرد. آنها دیدند در ماه حرام ـ که ماه جنگ نیست و آنها هم به ماه حرام احترام مىگذاشتند ـ پیغمبر به طرف مکه مىآید. چه کار کنند؟ راه را باز بگذارند بیاید؟ با این موفقیت، چه کار خواهند کرد و چطور مىتوانند در مقابل او بایستند؟ آیا در ماه حرام بروند با او جنگ کنند؟ چگونه جنگ کنند؟ بالاخره تصمیم گرفتند و گفتند مىرویم و نمىگذاریم او به مکه بیاید؛ و اگر بهانهاى پیدا کردیم، قتلعامشان مىکنیم. پیغمبر با عالىترین تدبیر، کارى کرد که آنها نشستند و با او قرارداد امضاء کردند تا برگردد؛ اما سال بعد بیاید و عمره بجا آورد و در سرتاسر منطقه هم براى تبلیغات پیغمبر فضا باز باشد. اسمش صلح است؛ اما خداى متعال در قرآن مىفرماید: «انا فتحنا لک فتحا مبینا»؛[1] ما براى تو فتح مبینى ایجاد کردیم. اگر کسانى به مراجع صحیح و محکم تاریخ، مراجعه کنند، خواهند دید که ماجراى حدیبیه چقدر عجیب است. سال بعد پیغمبر به عمره رفت و علىرغم آنها، شوکت آن بزرگوار روزبهروز زیاد شد. سال بعدش ـ یعنى سال هشتم ـ که کفار نقض عهد کرده بودند، پیغمبر رفت و مکه را فتح کرد، که فتحى عظیم و حاکى از تسلط و اقتدار آن حضرت بود. بنابراین پیغمبر با این دشمن هم مدبرانه، قدرتمندانه، با صبر و حوصله، بدون دستپاچگى و بدون حتى یک قدم عقبنشینى برخورد کرد و روزبهروز و لحظهبهلحظه به طرف جلو پیش رفت.[2]
بسم الله الرحمن الرحیم
فصل چهارم: ضرورت تشکیل حکومت در اسلام
دلایل لزوم تشکیل حکومت اسلامی در قرآن
شماره 3
2-2. بررسی تکالیف سیاسیای که خدا بر عهدة «مسلمانان» گذاشته است
قرآن فرموده است: «وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ لِیُطاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ»،[1] پیامبر نیامد که نصیحتى بکند، حرفى بزند، مردم هم کار خودشان را بکنند و به او هم احترامى بگذارند؛ آمد تا مورد اطاعت قرار بگیرد، جامعه و زندگى را هدایت کند، نظام را تشکیل بدهد و انسانها را به سمت اهداف زندگى درست پیش ببرد.[2]
قرآن مىگوید: «أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ»؛[3] مسلمانان بایستى نسبت به کفار سختگیر باشند. این کفار کجا هستند؟ هر غیر معتقد به اسلام کسى نیست که باید نسبت به او سختگیر بود و شدت گرفت. قرآن مىگوید: «لا یَنْهاکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذینَ لَمْ یُقاتِلُوکُمْ فِی الدِّینِ وَ لَمْ یُخْرِجُوکُمْ مِنْ دِیارِکُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا إِلَیْهِمْ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطینَ»؛[4] کسانى که با شما سر ستیزه ندارند و علیه شما توطئه نمىکنند و کمر به نابودى نسل و ملت شما نبستهاند، ولو از دین دیگرى باشند، با آنها نیکى کنید و رفتار خوب داشته باشید؛ کافرى که با او باید شدید بود، این نیست. «إِنَّما یَنْهاکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذینَ قاتَلُوکُمْ فِی الدِّینِ وَ أَخْرَجُوکُمْ مِنْ دِیارِکُمْ».[5] باید با کسانى شدید بود که با هویت، اسلام، ملیت، کشور، تمامیت ارضى، استقلال، شرف، عزت، ناموس، سنتها، فرهنگ و ارزشهاى شما مبارزه مىکنند. این فرهنگى است که باید بر جامعة ما حاکم باشد. تساهل و تسامح باید بین خود مسلمانان برقرار باشد.[6]
1. وظیفة پذیرش فرمانروایی پیامبران
v در کنار وظایف سیاسی پیامبران، قرآن کریم بسیاری از اقدامات سیاسی را از جمله وظایف دینی مسلمانان برمیشمرد؛ که میتوان اولین آن وظایف را پذیرش مدیریت و حکمرانی پیامبران دانست. حضرت آیت الله سبحانی در تفسیر موضوعی خود به این وظیفة دینی مسلمانان میپردازند:
بسم الله الرحمن الرحیم
دلایل لزوم تشکیل حکومت اسلامی در قرآن
شماره 2
احوال پیامبران و تبیین اهداف و عملکرد آنان، بخش بزرگی از قرآن را به خود اختصاص میدهد. در این بخش از مفاهیم قرآنی، حجم عمدهای، به بیان تکالیف و اقدامات سیاسی پیامبران الهی اختصاص دارد.
هر چند پرداختن تفصیلی به این حجم از آیات، مجالی گسترده میطلبد و موضوع کتابی مستقل است، اما با اندک دقتی در این آیات درمییابیم که میتوان این دسته از آیات را به چهار نوع تقسیم کرد؛
2-1-1. آیاتی که به معرفی «انبیاء صاحب حکومت» و شیوة حکمرانی آنان میپردازد:
1. حضرت داود (علی نبینا و آله و علیه السلام)
قرآن کریم در سوره بقره، آیة 251، درباره حضرت داود میفرماید: «وَ آتاهُ اللَّهُ الْمُلْکَ وَ الْحِکْمَةَ وَ عَلَّمَهُ مِمَّا یَشاءُ»؛ و خداوند به او فرمانروایی و حکمت عطا کرد و از آنچه میخواست به او آموخت.
نیز دربارة او میفرماید: «وَ شَدَدْنا مُلْکَهُ وَ آتَیْناهُ الْحِکْمَةَ وَ فَصْلَ الْخِطاب»[1] و به حکومت او استواری بخشیدیم و به او حکمت و داوری عادلانه آموختیم.