امام شناسی
صفحه ای کوچک برای نشانی دادن از محوری ترین مفهوم عالم: ولایت ...
صفحه ای کوچک برای نشانی دادن از محوری ترین مفهوم عالم: ولایت ...
اطاعت کنید ازخدا ورسولش واولیاء امورایشان
حضرت امام خمینی (رض)
امام شناسی
یوم ندعوا کل اناس بامامهم...
-------------------------------------
وحدت عمومی, به معنای گردآمدن صاحبان سلیقه ها و روش های گوناگون بر گرد محور اسلام, خط امام و "ولایت فقیه" است.
این, همان اعتصام به "حبل الله" است که عموم مسلمین بدان مکلف گشته اند؛
و این, آن اسم اعظمی است که همه ی گره ها را باز, و همه ی موانع را بر طرف, و همه ی شیاطین را مغلوب می کند.
پیام امام خامنه ای به ملت ایران در چهلمین روز ارتحال امام خمینی 1368/4/23
بسم الله الرحمن الرحیم
گفتیم جامعه اسلامی باید در ارتباط گیری داخلی و خارجی از منظر ولایت چه جهت گیری داشته باشد.
حال باید ببینیم که اگر یک جامعه و امتی بخواهد ولایت به این معنای قرآنی داشته باشد (یعنی تمام نیروهای داخلی اش علیه قرت های ضد اسلامی در خارج بسیج بشود) احتیاج به یک نقطه قدرت متمرکز در متن جامعه دارد. به نقطه ای که تمام نیروهای داخلی به آن نقطه بپیوندند؛ همه از آنجا الهام بگیرند, فرمانش را اجرا کنند. او تمام جوانب مصالح و مفاسد را بداند تا بتواد مثل یک دیده بان نیرومند قوی دست و قوی چشم, هر کس را در جبهه ی جنگ, به کار مخصوص خود بگمارد. لازم است یک رهبر, فرمانده و قدرت متمرکزی در جامعه اسلامی وجود داشته باشد که بداند هرکس چه قدرت هایی دارد و بتواند آنان را به همان کار بگمارد.
درمقام تشبیه:
کارگاه های قالی بافی را دیده اید؟
هر کس مشغول کاری است, کوچک و بزرگ نخ می بافند و رج می زنند. اگر چنانچه یک فکر و قدرت بالاتری نباشد که بداند بر طبق دستورهای خاص متن قالی , چه کسی چه نخی را باید به کار ببرد و چه طور بزند و چه طور ببُرد, این قالی چه طور در می آید؟! در اخر, یک طرف قالی حکایت از شرق دارد و یک طرف حکایت از غرب! آن طرفش قالی کُردی می شود و این طرفش قالی تُرکمن! نقش ها بی ترتیب و قالی هجو در می آید.
نظم قالی و نقش نهایی زیبای گل و ترنج و ... بر روی قالی, همه برای چیست؟ برای این است که اولا دستور مشخص داشته, دوما یک نفر در هنگام بافتن از روی نقشه ی قالی دستور داده که چگونه ببافند.
اگر امتی بخواهد همه ی نیروها در یک جهت به کار بیفتند, هیچ نیرویی هرز نرد, به صورت یک قدرت متراکم به مصالح جمعی مشغول شوند و جامعه مانند مشت واحدی در مقابل جناح ها و قدرت های دشمن گردد, به یک قدرت متمرکز نیاز دارد. پیکره ی عمومی امت اسلام به یک قلب نیاز دارد.
البته این قلب و قدرت متمرکز شرایطی هم دارد: آگاه, عالم, مصمم و باتصمیم, نترس از غیر خدا, فدایی اسلام؛ همگی در حد اعلا. ما اسم یک چنین موجودی را چه می گذاریم؟ امام.
امام یعنی ان حاکم و پیشوایی که از طرف پروردگار در جامعه معین می شود. یعنی چه که از طرف خداست؟
یعنی یا خدا با نام و نشان او را معین نموده است؛ مانند امیرالمومنین, امام حسن, امام حسین و بقیه ائمه اطهار علیهم السلام؛ مانند حضرت محمد مصطفی و حضرت ابراهیم علیهم السلام «انی جاعلک لناس اماما» (بقره124). خداوند می فرماید که من تو را امام قرار دادم. امام یعنی آن پیشوا و حاکم و رهبر در یک جامعه.
یک وقت هم هست که خدای متعال امام را به نام معین نمی کند, بلکه نشان او را معین می نماید.
مثل چه؟
مانند فرمایش امام حسن عسگری علیه السلام: «فامّا من کان من الفقهاء صائنا لنفسه حافظا لدینه مخالفا علی هواه مطیعا لامر مولاه فللعوام ان یقلّدوه» (تفسیر منسوب به امام حسن عسگری علیه السلام, ذیل آیات 78و79 سوره مبارکه بقره)
(و اما آن کس از علما که پاسدار نفس و حافظ دین و مخالف با هوای خود و فرمانبردار امر خدا باشد, بر عوام واجب است که از او تقلید کنند.)
امام حسن عسگری علیه السلام امام را نه با نام که با نشان معرفی می نماید. آن فقیهی که جانشین امامِ منصوص (تعیین شده از طریق آیات و روایات) است. هر کس که این نشان ها بر او تطبیق کرد, او می شود امام. امام یعنی پیشوا, یعنی حاکم, یعنی زمامدار, یعنی آن کسی که هرجا او برود, انسان ها دنبالش می روند. باید از سوی خدا باشد, عادل, منصف, بادین, بااراده, و... که در زمینه ی امامت است.
پس اصل ولایت قرآنی ایجاب کرد. چه چیز را؟ وجود امام را.
بنابراین, رابطه ی پیکره ی امت اسلام با این قلب و امام چیست؟ در پست بعد....