امام شناسی
صفحه ای کوچک برای نشانی دادن از محوری ترین مفهوم عالم: ولایت ...
صفحه ای کوچک برای نشانی دادن از محوری ترین مفهوم عالم: ولایت ...
اطاعت کنید ازخدا ورسولش واولیاء امورایشان
حضرت امام خمینی (رض)
امام شناسی
یوم ندعوا کل اناس بامامهم...
-------------------------------------
وحدت عمومی, به معنای گردآمدن صاحبان سلیقه ها و روش های گوناگون بر گرد محور اسلام, خط امام و "ولایت فقیه" است.
این, همان اعتصام به "حبل الله" است که عموم مسلمین بدان مکلف گشته اند؛
و این, آن اسم اعظمی است که همه ی گره ها را باز, و همه ی موانع را بر طرف, و همه ی شیاطین را مغلوب می کند.
پیام امام خامنه ای به ملت ایران در چهلمین روز ارتحال امام خمینی 1368/4/23
علامه محمد باقر مجلسی (قدس سره) متوفای ۱۱۱۱ ه.ق
علامه محمد باقر مجلسی از علمای بزرگ شیعه است که علاوه بر پرداختن به جنبهی عمومی فقه، در عرصهی فقه حکومتی و دخالت در امور سیاسی و حکومتی عصرش نقش فعالی داشته است. وی با اعتقاد به اینکه انسان موجودی مدنی بالطبع است، بر حیات اجتماعی مردم و ضرورت تشکیل حکومت برای تأمین نیازهای اجتماعی وی تأکید میکند: «ان الانسان مدنی بالطبع یحتاج بعضهم الی بعض فی التعیش و البقاء»[۱]. وی حکومت را شأنی از شئون نبوت و امامت دانسته و با استناد به حدیثی از امام صادق (ع) علت نیاز بشر به نبی و امام را هدایت خلق میداند. «بر وفق حکمت باید رسولان در میان او و خلایق باشند تا ایشان را دلالت نمایند بر آنچه مصلحت ایشان در آن است و باعث نفع ایشان است. و راهنمایی کنند به چیزی چند که موجب بقای نوع ایشان میباشد و ترک آن مورث فنای ایشان است»[۲].
وی پس از اثبات ضرورت حکومت درصدد اثبات ضرورت حاکم برآمده و میگوید. «بدان که حضرت در این حدیث اشاره به دلیل دیگر نیز فرموده که چون انسان مدنی الطبع است و هر فردی به دیگری در امور معاش و معاد خود محتاجند و با یکدیگر آمیزش ایشان ضروری است و آمیزش ها باعث منازعات و مشاجرات میشود، پس ناچار است ایشان را از حاکمی که رفع منازعات ایشان نماید. به نحوی که حیفی و میلی در حکم او نباشد، اگر نه به زودی یکدیگر را میکشند و فانی میشوند»[۳].
همان گونه که ملاحظه میشود ایشان همچون اسلاف خویش، از مدنی الطبع بودن انسان چنین نتیجه گرفته است که در رفع نیازها و جلب منفعت و دفع مفسدهی خویش، به نزاع و جنگ روی میآورد و برای اینکه مشکل و مفسده پیش نیاید به شریعت و حکومت و قانونی نیازمند خواهد بود تا بتواند به عدالت و مساوات رفتار نماید. این شریعت به ناچار به مجری توانمندی نیاز خواهد داشت: «صلاح ناس و هدایت ایشان و رفع نزاع و جدال از ایشان بدون قیمی و رئیسی میسر نمیشود». تنها با وجود اوست که امور دینی و دنیوی مردم سامان خواهد یافت. بر همین اساس خداوند متعال قیم و امامی برای انسان ها مقرر فرموده که ایشان را از فساد منع نماید و حدود و احکام الهی را در میان ایشان جاری سازد. همچنین با دشمنان محاربه نماید و غنایم و صدقات را در میان ایشان به عدالت قسمت نماید و در میان ایشان اقامهی جمعه و جماعت
نماید و از مظلوم دفع شر بکند[۴]. به نظر وی، اگر امامی در میان مردم نباشد که حافظ دین پیامبر(ص) است، ملت مندرس میشود و دین برطرف شود و احکام الهی متغیر و متبدل گردد و ارباب بدع و ملاحده در امور دین و احکام شرع زیاده و کم بسیار کنند و شبهه ها در میان مسلمانان پیدا شود[۵]. وی در توضیح مراد این جملهی حضرت علی(ع) که فرمودند: «انه لابد للناس من امیر…»، میگوید: «یمکن ان یکون المعنی انه لابد فی انتظام امور المعاش امیر بر او فاجر لیعمل المؤمن بما یستوجب به جنات النعیم و یتمتع فیها الکافر لیکون حجه علیه و لعله اظهر لفظاً و معنیً».
اما در خصوص اینکه امام و حجت جامعه باید چه ویژگی ها و اوصافی را دارا باشد، مجلسی نیز همانند بسیاری از فقها و متکلمین شیعه به تبیین این صفات پرداخته است. وی علم و عدالت را از شرایط امام و رهبر تلقی کرده و میگوید: «اگر حاکم مؤید از جانب خدا نباشد، مأمون از حیف و میل نیست و ایضاً حکم موقوف است بر علم به خصوصیات احکام و ظاهر است که عقل بشری، احاطه به جمیع خصوصیات احکام نمیتواند نمود. پس حاکم باید مؤید به وحی باشد»[۶]. وی برای
اثبات این مسئله که امام و رهبر جامعه باید در علم و سایر اوصاف برتر از دیگران باشد، به ادلهی عقلی و نقلی بسیاری متمسک گردیده است. دلایل وی گرچه مختص ائمهی معصومین (ع) است اما شامل عصر غیبت نیز میگردد؛ چرا که برخی از دلایل وی عقلی است و به زمان و مکان خاصی اختصاص ندارد و میتوان به زمان ها و مکانهای دیگر نیز تعمیم داد. به عنوان نمونه، مجلسی در اثبات برتری حاکم بر سایرین در علم دیگر فضایل به این قاعدهی عقلی تمسک میکند که: «تقدیم مفضول بر فاضل و متعلم بر معلم و تفضیل جاهل بر دانا قبیح است عقلاً»[۷]. مجلسی در این زمینه به آیات و روایات بسیاری استدلال نموده است.
مجلسی در شرح کلمهی «ولات» در کلام حضرت علی (ع) که فرمودند: «و لاتختانوا ولاتکم» گفته است: «والولاۀ جمع الوالی و المراد منهم الائمۀ او الاعم منهم و من المنصوبین من قبلهم خصوصاً بل عموماً»[۸]. مراد از ولات ائمه (ع) و یا معنایی اعم از ائمه و یا منصوبین شان ـ چه منصوبین خاص و چه منصوبین عام آنها ـ میباشد.
[۱] . محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۷۲، بیروت، مؤسسهی وفا، چاپ دوم، ۱۴۰۳ ق، ص ۱۱۲٫
[۲] . همو، عین الحیات، تحقیق و ویرایش کاظم عابدینی مطلق، قم، مؤسسهی فرهنگی انتشاراتی گرگان، ۱۳۸۲ ش، ص ۹۶٫
[۳] . همان، ص ۹۷٫
[۴] . همان، ص ۱۱۹٫
[۵] . همان.
[۶] . همو، عین الحیات، ص ۹۷٫
[۷] . همان، ص ۱۴۴٫
[۸] . همان، ج۲۷، ص ۲۴۵٫