امام شناسی
صفحه ای کوچک برای نشانی دادن از محوری ترین مفهوم عالم: ولایت ...
صفحه ای کوچک برای نشانی دادن از محوری ترین مفهوم عالم: ولایت ...
اطاعت کنید ازخدا ورسولش واولیاء امورایشان
حضرت امام خمینی (رض)
امام شناسی
یوم ندعوا کل اناس بامامهم...
-------------------------------------
وحدت عمومی, به معنای گردآمدن صاحبان سلیقه ها و روش های گوناگون بر گرد محور اسلام, خط امام و "ولایت فقیه" است.
این, همان اعتصام به "حبل الله" است که عموم مسلمین بدان مکلف گشته اند؛
و این, آن اسم اعظمی است که همه ی گره ها را باز, و همه ی موانع را بر طرف, و همه ی شیاطین را مغلوب می کند.
پیام امام خامنه ای به ملت ایران در چهلمین روز ارتحال امام خمینی 1368/4/23
پرسمان:
تفاوت «ولایت مطلقه» با «دیکتاتوری»
سوال: چرا تضمینی وجود دارد که «مطلقه» بودن ولایت فقیه به دیکتاتوری منجر نشود؟
روز گذشته در همین بخش دیدیم که «ولایت مطلقه فقیه»، به معنی برخورداری فقیه از اختیارات لازم، برای اجرای احکام اجتماعی - حکومتی اسلام است و هم «شرط فقاهت»، رفتار او را به چهارچوب احکام الهی محدود میکند و هم «شرط عدالت»، رفتار فقیه را تنظیم میکند.
آنچه در دیگر حکومتها به دیکتاتوری منجر میشود، «استبداد به رأی» حاکم است؛ در حالی که در اسلام، نه تنها برای پیشگیری از وقوع استبداد در وجود حاکم، پیشبینیهای لازم صورت گرفته و عدالت و تعهد به احکام شرع ـ آنهم نه فقط در هنگام گزینش رهبر، بلکه در طول عمر او تا آن زمان ـ به عنوان «شرط گزینش» او باید احراز گردد، بلکه «نظارت دائمی» بر او توسط معتمدین خبرهی مردم ادامه خواهد یافت.
این باعث میشود که الگوی حکومتی اسلام، تفاوتی ماهوی با دیگر حکومتها (که حتی برای حاکم مصونیت قضایی قائلند و اجازه رسیدگی به تخلفات او را در دوره حاکمیت نمیدهند) خواهد داشت. لذا در حکومت اسلامی، اقتدارِ حاکمیت هست، ولى خودخواهىِ سلطنت نیست؛ جزم و عزم قاطع هست، اما خودرأیى و زیادهطلبى نیست.
این مطلب در پاسخ حضرت امام خمینی (قدس سره) به منتقدینی که ولایت مطلقه را مساوی دیکتاتوری عنوان میکردند، به خوبی انعکاس یافته است: «اینهایی که میگویند دیکتاتوری، اسلام را نمیفهمند... فقه اسلام را نمیدانند... فقیه اگر یک گناه صغیره هم بکند از ولایت ساقط است. مگر ولایت یک چیز آسانی است که بدهند دست هر کس؟! اینها که میگویند که دیکتاتوری پیش میآید... اینها نمیدانند که حکومت اسلامی، حکومت دیکتاتوری نیست.
اسلام مقابل دیکتاتورها ایستاده و ما میخواهیم که فقیه باشد که جلوی دیکتاتورها را بگیرد؛ نگذارد رئیس جمهور دیکتاتوری کند؛ نگذارد نخست وزیر دیکتاتوری کند... نه اینکه بخواهیم دیکتاتوری درست کنیم؛ فقیه میخواهد چه کند دیکتاتوری را! کسی که زندگی عادی دارد و نمیخواهد این مسائل [دنیایی] را، دیکتاتوری برای چه میخواهد بکند؟ حکمفرمایی در کار نیست در اسلام.» (صحیفه نور، ج 11، ص 37)
اسلام هرچند با قیدها و شرطهایى که براى حاکم اسلامى قرار داده، ضریب خطا و احتمال فساد وی کاهش مىیابد، با این حال، نظارت همگانى امت بر حاکمان، به ویژه از طریق عالمان و متفکران اسلامى ـ که در قالب مجلس خبرگان رهبری در ساختار نظام تعبیه شده ـ یک اصل پذیرفته شده است.
بنابراین همانگونه که در ابتداى امر، کار مجلس خبرگان «کشف» و تشخیص فرد واجد شرایط مىباشد، در انتها هم کار مجلس خبرگان تنها «کشف» و تشخیص از دست دادن شرایط است و عزل، به صورت خودبهخود انجام مىپذیرد.
و اتّفاقا این مسئله یکى از امتیازات و ویژگىهاى نظریه و نظام ولایت فقیه است که به محض اینکه کوچکترین خللى در شرایط لازم براى رهبرى بوجود بیاید، رهبر خودبهخود عزل مىشود و اعتبار و مشروعیّتش را از دست مىدهد. (نگاهی گذرا به نظریه ولایت فقیه، آیت الله مصباح یزدی، ص 156)
برگرفته از کتاب «رهیافت ولایت فقیه» نشر اداره پاسخگویی آستان قدس رضوی، جلد 3