امام شناسی
صفحه ای کوچک برای نشانی دادن از محوری ترین مفهوم عالم: ولایت ...
صفحه ای کوچک برای نشانی دادن از محوری ترین مفهوم عالم: ولایت ...
اطاعت کنید ازخدا ورسولش واولیاء امورایشان
حضرت امام خمینی (رض)
امام شناسی
یوم ندعوا کل اناس بامامهم...
-------------------------------------
وحدت عمومی, به معنای گردآمدن صاحبان سلیقه ها و روش های گوناگون بر گرد محور اسلام, خط امام و "ولایت فقیه" است.
این, همان اعتصام به "حبل الله" است که عموم مسلمین بدان مکلف گشته اند؛
و این, آن اسم اعظمی است که همه ی گره ها را باز, و همه ی موانع را بر طرف, و همه ی شیاطین را مغلوب می کند.
پیام امام خامنه ای به ملت ایران در چهلمین روز ارتحال امام خمینی 1368/4/23
شبهه بیست و هشتم: فاصله داشتن ما با
آرمانهای مطرح شده در انقلاب، نشانة ضعف کارآمدی ولایت فقیه نیست؟
اولاً: تحقق اهداف حکومت اسلامی، نیازمند زمانی طولانی
§ ممکن است تحقق آرمانها سالهایى طول بکشد؛ موانع و مشکلاتى بر سر راه وجود داشته باشد؛ اما جهت حکومت ـ جهت و سمتگیرى این قدرتى که تشکیل شدهاست ـ حتما باید به سمت آن هدفها و آرمانها و آرزوهایى باشد که شعار آن داده شدهاست و داده مىشود و در متن قرآن و احکام اسلامى وجود دارد. اگر در آن جهت نبود، بلاشک حکومت منحرف است. معیار، این است که عدالت اجتماعى و نظم متکى بر قانون به وجود آید و مقررات الهى همه جا مستقر شود.
چنانچه مقررات الهى مستقر شد؛ نظم متکى به اسلام به وجود آمد و عدالت اجتماعى تحقق
پیدا کرد، هنوز یک هدف متوسط، یا در واقع یکى از مراحل راه، طى شدهاست.
مرحلهى بعد آن است که مردمى که در این نظام، به آسودگى، بىدغدغه و با برخوردارى از
عدل زندگى مىکنند، براى تخلق به اخلاق حسنه، فرصت و شوق پیدا کنند... بعد از تشکیل
حکومت، این هدف است. بلکه بعد از تشکیل نظام عادلانه و استقرار عدالت اجتماعى و حکومت
واقعاً اسلامى، هدف این است. این، هدف بعدى است.[i]
§ این، یکى از افتخارات جمهورى اسلامى است که توانسته ولایت اسلامى را پیاده کند. ما هنوز نتوانستهایم خیلى از احکام اسلامى را بهطور کامل تحقق ببخشیم. یک جامعه، تا بهطور کامل اسلامى بشود، زمان زیادى لازم است؛ لیکن بحمدالله مسألهى حکومت و ولایت، در جامعهى اسلامى ما تحقق بخشیده شد. شکل اسلامى، علىرغم طرد و نفى و بغض و عناد قدرتهاى جهانى، در جامعهى ما پیاده شد. دشمنان اسلام، مخالفت هم کردند؛ اما بحمدالله روزبهروز در جامعهى ما، ثابتتر و درخشانتر و ماندگارتر شدهاست.[ii]
§ پس از تشکیل حکومتِ حَقّهى نبىاکرم (صلىاللهعلیهواله) و حتى سالها بعد از آن بزرگوار ـ که تا حدود زیادى همان خط و همان طریق در خطوط بارز جامعه رعایت مىشد ـ هنوز در جامعه افراد ضعیف و فقیر دیده مىشدند؛ امیرالمؤمنین (علیهالصلاةوالسلام) را مشاهده مىکنیم که به خانهى ایتام و فقرا مىرفتند؛ کسانى که بچههاشان شب شام نداشتند و مادر با آب گرمى که روى چراغ گذاشته بود، آنها را سرگرم مىکرد! این حوادث مربوط به چه سالهایى است؟ چهقدر از انقلاب پیامبر گذشته بود؟ نزدیک به چهل سال از هجرت پیامبر گذشته بود و این حوادث اتفاق افتاده بود.[iii]
ثانیاً: توجه به محدودة اختیارات رهبری در قانون اساسی
§ هر کس به هر اندازه که حوزهى اختیارات اوست، باید پاسخگو باشد. البته مسؤولیت مدیریت انقلاب با مدیریت اجرایى کشور فرق دارد؛ این را توجه داشته باشید. رهبرى طبق قانون اساسى در کشور مسؤولیت اجرایى ندارد؛ جز در زمینهى نیروهاى مسلح. مسؤولیت اجرایى به عهدهى قواى سهگانه است، منتها مدیریت انقلاب ـ که همان رهبرى باشد ـ مسؤولیت حفظ جهتگیرى انقلاب و نظام را دارد؛ باید مواظب باشد انقلاب و نظام از آرمانها منحرف و منصرف نشود؛ فریب دشمن را نخورد و راه را عوضى نرود؛ اینها مسؤولیتهاى رهبرى است. مسؤولیت اجرایى به عهدهى مسؤولان اجرایى است و هر کس مسؤولیتى دارد، باید طبق مسؤولیت خود عمل کند.[iv]
§ از رهبرى توقع نیست که ـ فرض
بفرمایید ـ مشکلات شهردارى را حل بکند، یا مشکلات فلان وزارتخانه را درست بکند، یا
ـ اگر چنانچه وضع در نظام اسلامى آنجورى بود که شایسته است ـ حتى انتظار نبود که
به نیروهاى مسلح بپردازد؛ نیروهاى مسلح یک استثنایى است؛ ناچار بایستى به بالاترین
کسى که در نظام، یک مسؤولیتى دارد، سپرده بشود و الّا حق این بود که حتى او هم
سپرده مىشد به یک شخص دیگرى. در نظام اسلامى علاوهى بر آن کارهایى که به صورت
اجرایى انجام مىگیرد، مسائلى که دولتها انجام مىدهند، وزراء انجام مىدهند،
مسؤولین گوناگون انجام مىدهند، قوهى قضائیه انجام مىدهد، یک چیزى وجود دارد که
او از همهى اینها بالاتر است و او عبارت است از جهت دادن به این همه.
... مسائل فراوانى هست در حوزهى رهبرى که عمدهى آنها بر مىگردد به جهتگیرى و
احیاناً اتخاذ تصمیمهایى که مسؤولینذى ربط وکسانى که مستقیماً مسؤول آن هستند
اینها به جهتى از جهات قادر نیستند به اتخاذ این تصمیمگیرى. آن وقت رهبرى باید
بیاید آن کار را انجام بدهد وآن گره را باز کند.[v]
· اینکه در این قانون اساسی یک مطلبی ولو به نظر من یک قدری ناقص است و روحانیت بیشتر از این در اسلام اختیارات دارد و آقایان برای اینکه خوب دیگر خیلی با این روشنفکرها مخالفت نکنند، یک مقداری کوتاه آمدند اینکه در قانون اساسی هست، این بعض شئون ولایت فقیه هست نه همه شئون ولایت فقیه، و از ولایت فقیه آنطوری که اسلام قرار داده است به آن شرایطی که اسلام قرار داده است، هیچ کس ضرر نمیبیند.[vi]
[i]. بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار با مسؤولان و کارگزاران نظام جمهورى اسلامى ایران به مناسبت عید سعید مبعث 19/9/1375
[ii]. سخنرانى رهبر معظم انقلاب در دیدار با مسؤولان و کارگزاران نظام جمهورى اسلامى ایران، به مناسبت عید سعید غدیر 20/4/1369
[iii]. بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار با اعضاى شوراى مرکزى و مسؤولان کمیتهى امداد امام خمینى(ره)، به مناسبت سالگرد تأسیس این نهاد 12/12/1370
[iv]. بیانات رهبر معظم انقلاب در جلسهى پرسش و پاسخ دانشجویان دانشگاه شهید بهشتى 22/2/1382
[v]. بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار اعضاى مجلس خبرگان رهبرى8/10/1372
[vi]. صحیفه نور، ج 11، ص 133