امام شناسی
صفحه ای کوچک برای نشانی دادن از محوری ترین مفهوم عالم: ولایت ...
صفحه ای کوچک برای نشانی دادن از محوری ترین مفهوم عالم: ولایت ...
اطاعت کنید ازخدا ورسولش واولیاء امورایشان
حضرت امام خمینی (رض)
امام شناسی
یوم ندعوا کل اناس بامامهم...
-------------------------------------
وحدت عمومی, به معنای گردآمدن صاحبان سلیقه ها و روش های گوناگون بر گرد محور اسلام, خط امام و "ولایت فقیه" است.
این, همان اعتصام به "حبل الله" است که عموم مسلمین بدان مکلف گشته اند؛
و این, آن اسم اعظمی است که همه ی گره ها را باز, و همه ی موانع را بر طرف, و همه ی شیاطین را مغلوب می کند.
پیام امام خامنه ای به ملت ایران در چهلمین روز ارتحال امام خمینی 1368/4/23
شبهه بیست و ششم: وظیفة اصلی رهبری در
نظام اسلامی چیست و مردم باید چه انتظاری از رهبری داشته باشند؟
§ رهبرى مهمترین کارش عبارت است از تعیین سیاستهاى کلان کشور؛ یعنى آن چیزهایى که جهتگیرى کشور را مشخص مىکند؛ که همهى قوانین، همهى مقررات، همهى عملکردها باید در این جهت باشد. حضور رهبرى در همهى بخشهاى کشور، به معناى حضور سیاستهاى رهبرى است که باید با دقت اجرا بشود. و من به شما عرض کنم هرجایى که این سیاستها اجرا شده است، کشور سود کرده است؛ هر جاى از این سیاستها ـ در طول سالهاى گذشته؛ از ده سال دوازده سال پیش تا حالا ـ هرجا از این سیاستها تخلف شده است کشور ضرر کرده است؛ گاهى ضررش را فهمیدهاند، گاهى بعد گذشت مدتى ضررش را فهمیدهاند.[i]
§ از رهبرى توقع نیست که ـ فرض بفرمایید ـ مشکلات شهردارى را حل بکند، یا مشکلات فلان وزارتخانه را درست بکند، یا ـ اگر چنانچه وضع در نظام اسلامى آنجورى بود که شایسته است ـ حتى انتظار نبود که به نیروهاى مسلح بپردازد؛ نیروهاى مسلح یک استثنایى است؛ ناچار بایستى به بالاترین کسى که در نظام، یک مسؤولیتى دارد، سپرده بشود و الّا حق این بود که حتى او هم سپرده مىشد به یک شخص دیگرى. در نظام اسلامى علاوهى بر آن کارهایى که به صورت اجرایى انجام مىگیرد، مسائلى که دولتها انجام مىدهند، وزراء انجام مىدهند، مسؤولین گوناگون انجام مىدهند، قوهى قضائیه انجام مىدهد، یک چیزى وجود دارد که او از همهى اینها بالاتر است و او عبارت است از جهت دادن به این همه. ممکن است که آدمهاى خوبى هم در دستگاه قضایى باشند، اما جهتِ قضاء، جهت قضاء اسلامى و مرضىّ عنداللّه و مرضىّ لدى الفکر الاسلامى[1] نباشد. رهبرى باید این را تضمین بکند ولو حالا در یک گوشهیى هم ممکن است یک خطاى قضایى انجام بگیرد. مثل همین است دراموراجرایى حتى مثل همین است درامر تفنین و قانونگذارى. مسائل فراوانى هست در حوزهى رهبرى که عمدهى آنها بر مىگردد به جهتگیرى و احیاناً اتخاذ تصمیمهایى که مسؤولینذى ربط وکسانى که مستقیماًمسؤول آن هستند اینها به جهتى از جهات قادر نیستند به اتخاذ این تصمیمگیرى. آن وقت رهبرى باید بیاید آن کار را انجام بدهد وآن گره را باز کند.[ii]