امام شناسی
صفحه ای کوچک برای نشانی دادن از محوری ترین مفهوم عالم: ولایت ...
صفحه ای کوچک برای نشانی دادن از محوری ترین مفهوم عالم: ولایت ...
اطاعت کنید ازخدا ورسولش واولیاء امورایشان
حضرت امام خمینی (رض)
امام شناسی
یوم ندعوا کل اناس بامامهم...
-------------------------------------
وحدت عمومی, به معنای گردآمدن صاحبان سلیقه ها و روش های گوناگون بر گرد محور اسلام, خط امام و "ولایت فقیه" است.
این, همان اعتصام به "حبل الله" است که عموم مسلمین بدان مکلف گشته اند؛
و این, آن اسم اعظمی است که همه ی گره ها را باز, و همه ی موانع را بر طرف, و همه ی شیاطین را مغلوب می کند.
پیام امام خامنه ای به ملت ایران در چهلمین روز ارتحال امام خمینی 1368/4/23
شبهه بیست و پنجم: نقش مردم در نظام حکومتی
اسلام چیست؟ آیا مردم تنها در ایجاد حکومت و رأی دادن دخالت دارند؟!
§ در مردمسالارى دینى و در شریعت الهى این موضوع مطرح است که مردم باید حاکم را بخواهند، تا او مورد قبول باشد و حق داشته باشد که حکومت کند. اى کسى که مسلمانى! چرا رأى مردم معتبر است؟ مىگوید: چون مسلمانم؛ چون به اسلام اعتقاد دارم و چون در منطق اسلام، رأى مردم بر اساس کرامت انسان پیش خداى متعال معتبر است.[i]
§ در انتخاب دستگاه اجرایى و رئیس قوّهى مجریه، مردم خودشان دخالت مىکنند. حتّى در انتخاب رهبرـ با این که رهبرى یک منصب الهى است و تابع ملاکهاى الهى و معنوى و واقعى است ـ باز مردم نقش دارند؛ کما این که مشاهده کردید، مجلس خبرگان که نمایندگان مردمند، مىنشینند کسى را معین و انتخاب مىکنند. اگر همان کسى که مجلس خبرگان انتخاب کرد، مورد قبول مردم نباشد، باز رهبرىِ او، جا نخواهد افتاد. پس، آحاد و عامهى مردم، علاوه بر اینکه به صورت غیرمستقیم ـ از طریق مجلس خبرگان ـ رهبر را معین مىکنند، مستقیماً هم نسبت به شخص رهبر، نظر و تصمیم دارند و نظر و تصمیم و خواست و ارادهى آنهاست که در حقیقت یک رهبر را رهبر مىکند و به او امکان تصرف و قدرت امر و نهى و قبض و بسط مىدهد.[ii]
§ مکتب بدون مردم متصوّر نیست؛ چون مکتب ما مکتبى نیست که از مردم جدا بشود. اصلاً این یک فریب است که ما بیاییم اسلام را از نفع و خیل مردم جدا کنیم و بگوییم مردم و سرنوشت آنها را رها کنید و به دین و خدا و اسلام بچسبید! این، همان اسلامِ تحریف شدهاست. این، همان چیزى است که امام(ره) از اولِ شروع مبارزه با آن جنگید. بسیارى از آدمهاى خوب و عالِم، حرف امام را در این راه فهمیدند و البته بعضى از متحجّران و نادانها هم تا آخر نفهمیدند و هنوز هم بعضى این حقیقت را نمىفهمند. تفکر اسلامى، از خیل مردم و براى مردم بودن جدا نیست. هر چیزى که شما دیدید به نظرتان اسلامى است، اما از صلاح مردم مجرد است، بدانید در شناخت و فهم اینکه آن اسلام است، اشتباه مىکنید یا در فهم خود آن شیئ، محققاً اشتباهى وجود دارد. پس، پایهى ارزشهاى اسلامى و انقلاب ما، بر دو پایهى مکتبى و مردمى است.[iii]
§ آن کسی که این معیارها دارد و از تقوا و صیانت نفس و دینداری کامل و آگاهی لازم برخوردار است، آنوقت نوبت می رسد به قبول مردم، اگر همین آدم را با همین معیارها، مردم قبول نکردند باز مشروعیت ندارد؛ چیزی به نام حکومت زور در اسلام نداریم.[iv]
· آنچه مهم است ضوابطی است که در این حکومت باید حاکم باشد که مهمترین آنها عبارت است از اینکه اولاً متکی به آرای ملت باشد؛ به گونهای که تمامی آحاد ملت در انتخاب فرد و یا افرادی که باید مسؤولیت و زمام امور را در دست بگیرند؛ شرکت داشته باشند. و دیگر اینکه در مورد این افراد نیز خطِِمشی سیاسی و اقتصادی و سایر شئون اجتماعی و کلیه قواعد و موازین اسلامی مراعات شود. در این حکومت به طور قطع باید زمامداران امور دائماً با نمایندگان ملت در تصمیمگیریها مشورت کنند و اگر نمایندگان موافقت نکنند، نمیتوانند به تنهائی تصمیمگیرنده باشند. افرادی که به عنوان نمایندگان یا مسؤولین دولت در جمهوری اسلامی، انتخاب میشوند، شرایطی دارند که با رعایت آن شرایط، حقیقتاً نمایندگان واقعی مردم انتخاب میشوند؛ نه نمایندگان طبقه خاصّی که به ضرر اکثریت ملت عمل کنند. خطوط اصلی در قانون اساسی این حکومت را، اصول مسلم اسلام ـ که در قرآن و سنت بیان شده ـ تشکیل می دهد[v].
· میزان؛ رأى ملت است. ملت یکوقت خودش رأى مىدهد، یکوقت یک عدهاى را تعیین مىکند که آنها رأى بدهند؛ آن در مرتبه دوم صحیح است. و الّا مرتبه اول، حق مال خود ملت است. شما خون دادید، حقوقدانان براى شما تکلیف معین کنند؟! خودتان باید تکلیف معین کنید. شمایید، همین ملت، همین مردم محروم.[1]
§ استفتاء نمایندگان حضرت امام در
دبیرخانه ائمه جمعه سراسر کشور:
حضرت آیت اللّه العظمى امام خمینى، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهورى اسلامى
پس از اهداى سلام و تحیت، در چه صورت فقیه
جامع الشرایط بر جامعه اسلامى ولایت دارد؟
نمایندگان حضرتعالی در دبیرخانه ائمه جمعه سراسر کشور
بسمه تعالى
ولایت در جمیع صُوَر دارد. لکن تولّى امور مسلمین و تشکیل حکومت بستگى دارد به
آراى اکثریت مسلمین؛ که در قانون اساسى هم از آن یاد شده است، و در صدر اسلام
تعبیر مىشده به بیعت با ولىّ مسلمین. روح اللَّه الموسوی الخمینى[vi]
· اینجا آراء ملت حکومت مىکند. اینجا ملت است که حکومت را در دست دارد. این ارگانها را ملت تعیین کرده است. و تخلّف از حکم ملت براى هیچیک از ما جایز نیست و امکان ندارد.[vii]
· وقتى مردم یک خدمتگزارى را نخواستند باید کنار برود.[viii]
§ جمهورى اسلامى دو جزء دارد: جمهورى است، یعنى مردمى است؛ اسلامى است، یعنى بر پایهى ارزشهاى الهى و شریعت الهى است. مردمى است، یعنى مردم در تشکیل این نظام، در بر روى کار آوردن مسؤولان این نظام نقش دارند، پس مردم احساس مسؤولیت میکنند؛ مردم برکنار نیستند. مردمى است، یعنى مسؤولان نظام از مردم و نزدیک به مردم باشند، خوى اشرافیگرى، خوى جدائى از مردم، خوى بىاعتنائى و تحقیر مردم در آنها نباشد... دوران جمهورى اسلامى یعنى دوران حاکمیّت آن کسانى که از مردمند، با مردمند، منتخب مردمند، در کنار مردمند، رفتارشان شبیه رفتار مردم است. این، معناى مردمى است. مردمى است، یعنى باید به عقاید مردم، به حیثیت مردم، به هویت مردم، به شخصیت مردم، به کرامت مردم اهمیّت گذاشته بشود. اینها مردمى است.[ix]
§ در مکتب سیاسى اسلام... ضابطه، ضابطهى معنوى است. ضابطه عبارت است از علم، تقوا و درایت. علم، آگاهى مىآورد؛ تقوا، شجاعت مىآورد؛ درایت، مصالح کشور و ملت را تأمین مىکند؛ اینها ضابطههاى اصلى است برطبق مکتب سیاسى اسلام. ... از طرف دیگر کسى که داراى این ضوابط است و با رأى مردم که بهوسیلهى مجلس خبرگان تحقق پیدا مىکند ـ یعنى متصل به آراء و خواست مردم ـ انتخاب مىشود، نمىتواند بگوید من این ضوابط را دارم؛ بنابراین مردم باید از من بپذیرند؛ «باید» نداریم! مردم هستند که انتخاب مىکنند. حق انتخاب، متعلّق به مردم است.[x]
· اسلام به ما اجازه نداده است که دیکتاتورى بکنیم؛ ما تابع آراى ملت هستیم. ملت ما هرطور رأى داد، ما هم از آنها تبعیت مىکنیم. ما حق نداریم؛ خداى تبارک و تعالى به ما حق نداده است؛ پیغمبر اسلام به ما حق نداده است که ما به ملّتمان یک چیزى را تحمیل بکنیم. بله ممکن است گاهى وقتها ما یک تقاضایى از آنها بکنیم؛ تقاضاى متواضعانه؛ تقاضایى که خادم یک ملت، از ملت مىکند، لکن اساس این است که مسأله، دست من و امثال من نیست و دست ملت است.[xi]
§ امام زمان از آحاد مؤمن مردم و با تکیه به آنهاست که بناى عدل الهى را در سرتاسر عالم استقرار مىبخشد و یک حکومت صددرصد مردمى تشکیل مىدهد؛ اما این حکومت مردمى با حکومتهاى مدّعى مردمى بودن و دمکراسى در دنیاى امروز از زمین تا آسمان تفاوت دارد. [xii]
[i]. بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار استادان و دانشجویان قزوین 26/9/1382
[ii]. خطبههاى نماز جمعهى تهران 20/11/1368
[iii]. سخنرانى رهبر معظم انقلاب در دیدار با مسؤولان و کارگزاران نظام جمهورى اسلامى، در آستانهى یازدهمینسالگرد پیروزى انقلاب اسلامى ایران 9/11/1368
[iv]. کتاب حکومت در اسلام، مقالات، ص 33؛ بیانات رئیس جمهور (آیه الله خامنهای)
[v]. صحیفه نور، ج 4، ص 212
[vi]. صحیفه امام، ج20، ص 459
[vii]. صحیفه امام، ج 14، ص 165
[viii]. صحیفه امام، ج 5، ص 244
[ix]. بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار عمومى مردم چالوس و نوشهر 15/7/1388
[x]. بیانات رهبر معظم انقلاب در مراسم پانزدهمین سالگرد ارتحال امام خمینى(ره) 14/3/1383
[xi]. صحیفه امام، ج11، ص 34
[xii]. صحیفه امام، ج 4، ص 492