امام شناسی
صفحه ای کوچک برای نشانی دادن از محوری ترین مفهوم عالم: ولایت ...
صفحه ای کوچک برای نشانی دادن از محوری ترین مفهوم عالم: ولایت ...
اطاعت کنید ازخدا ورسولش واولیاء امورایشان
حضرت امام خمینی (رض)
امام شناسی
یوم ندعوا کل اناس بامامهم...
-------------------------------------
وحدت عمومی, به معنای گردآمدن صاحبان سلیقه ها و روش های گوناگون بر گرد محور اسلام, خط امام و "ولایت فقیه" است.
این, همان اعتصام به "حبل الله" است که عموم مسلمین بدان مکلف گشته اند؛
و این, آن اسم اعظمی است که همه ی گره ها را باز, و همه ی موانع را بر طرف, و همه ی شیاطین را مغلوب می کند.
پیام امام خامنه ای به ملت ایران در چهلمین روز ارتحال امام خمینی 1368/4/23
بسم الله الرحمن الرحیم
فصل هفدهم: ولایت فقیه و دو دهه کارآمدی -
کارآمدی؛ شاخصة مدیریت کلان رهبر معظم انقلاب(مدظله العالی)
در 21 سال گذشته
شماره 2
2. مدیریت راهبردی علم و فنّاوری
«معنای مدرن علم، گرچه مدت مدیدی کوشید خود را گسسته از هنجارها، ارزشها و عقاید بنمایاند، ولکن در خدمت ایدئولوژیهایی است که به صورت کاربستهای درونی یا اهداف برونی قائد و سائق آن هستند.
جمهوری اسلامی ایران اگر بتواند در تولید این معنا از علم کارآمد و توانمند باشد، به یکی از مهمترین کالاهای راهبردی جهانی امروز دست یافته است و البته دستیابی به چنین کالایی، نیازمند سیاستهای راهبردی متناسب با فرداست.
راهی که تامین کننده اهداف انقلاب اسلامی و تضمینکننده اسلامیت جمهوری است با عبور از مرزهای علم مدرن و گام گذاردن در مسیر توسعه دینی، سیاستهای اصلی خود را متوجه تعامل فعال دو نهاد علمی حوزه و دانشگاه کند.
رهبر معظم انقلاب نیز در دو دهه رهبری با تاکید بر تعامل حوزه و دانشگاه و تایید و تقویت جایگاه شورای انقلاب فرهنگی و تصریح بر ضرورت گشودن مرزهای دانش و علم و تعقیب و پیگیری نسبت به نهضت نرمافزاری و تولید علم، کارنامه درخشانی را در تداوم حرکت امام به جای گذاردهاند.»[1]
در ادامه، به تبیین نمونه هایی از ایفای این نقش رهبری در مدیریت راهبردی علم در کشور می پردازیم:
2-1. طرح بحث «جنبش نرم افزاری و تولید علم»
هرچند رهبر انقلاب از ابتدای پذیرش این مسؤولیت، به کرّات بر مسألة پیشرفت علم و فناوری تأکید داشتند، اما به طور خاص، از اواخر دهة 70، با ابداع اصطلاح «جنبش نرم افزاری و تولید علم»، مطالبات خود را در این موضوع و در راه پیشرفت کشور به طور مشخّص تبیین کردند:
«امروز انتظار کشور ما از دانشگاه این است. دانشگاه باید بتواند یک جنبش نرمافزارى همهجانبه و عمیق در اختیار این کشور و این ملت بگذارد.»[2]
«مسائل اصلى کشور، مسألهى اقتصاد و مسألهى علم و ارتقاى پایهى علمى دانشگاهها و همان جنبش نرمافزارى است که ما بارها در دانشگاهها و در دیدار با دانشجویان و اساتید در میان گذاشتهایم.»[3]
این گفتمان، با سرعت شگفت انگیزی جای خود را در محافل علمی باز کرد:
«بنده وقتى جنبش نرمافزارى یا تولید علم را - که معنایش خارج شدن علم از حالت تقلیدى و ترجمهاى است - مطرح کردم، مسأله به این صورت زنده نبود. الآن هرجا که به محیطهاى دانشجویى و دانشگاهى مىروم، مىبینم استاد، دانشجو، محقق و پژوهشگر از جنبش نرمافزارى حرف مىزند.»[4]
«چند سال پیش، اولبار در دانشگاه امیرکبیر مسألهى جنبش نرمافزارى را مطرح کردم. جنبش نرمافزارى، یعنى در زمینهى علم، تولید علم و شکستن مرزهاى علم، یک جنبش و یک حرکت عظیم بهوجود بیاید. از این پیشنهاد استقبال شد و من امروز مىبینم که در سخنان اساتید و مسؤولان دانشگاهها روى این نکته تکیه مىشود. البته تا مدتى بعضىها مىگفتند ما نمىدانیم اصلاً معناى این حرف چیست! عدهیى هم شبهه مىکردند که علم مگر تولیدکردنى است! البته بحث لغوى مىکردند و مىگفتند چرا گفتهاید تولید علم! شما هرچه مىخواهید اسمش را بگذارید؛ مقصود که معلوم است.»[5]
ایشان سپس به تبیین نقش خود در حرکت کشور در این مسیر پرداختند:
«من سه چهار سال قبل در یکى از دانشگاههاى تهران گفتم اگر بنا بود بودجهى کارهاى تحقیقاتى و دانشگاههاى کشور را من تنظیم کنم و در اختیار بگیرم، آنگونه که مصلحت است عمل مىکردم؛ اما آن شرایط فراهم نیست و مسؤولان بخشها طبق قانون اختیاراتى دارند که باید انجام دهند. گفتم موضوعِ بسیار مهمّ تولید علم و جنبش نرمافزارى و خطشکنى در جبههى علمآفرینى را مطرح مىکنم، تا بشود فرهنگ محیط دانشگاهى. وقتى این شد، آن وقت دیگر نگرانى نیست؛ زیرا دهها و صدها هزار دل معتقد و مشتاق و جسم و ذهن جوان و خسته نشو در این راه مىافتند و آن را دنبال مىکنند. من امروز نشانههاى این پیشاهنگان امید و بشارت کشور را مىبینم.»[6]
«من نقشم این است که بیایم بگویم این کار را خوب است بکنیم. نهضت نرمافزارى و جنبش نرمافزارى و نهضت تولید علم را ما مطرح کردیم؛ الان حدود ده سال مىگذرد و امروز یک غوغایى راه افتاده است. چه کسى این را راه انداخته؟ من که یک کلمه بیشتر نگفتم. این کار را شما کردید.»[7]
و در نهایت انگیزة خود در طرح این بحث را در جای دیگری تبیین فرمودند:
«اینى که من توى این چند سال به دانشگاهها مرتب راجع به مسائل علم و تحقیق و پژوهش و نوآورى و جنبش نرمافزارى و ارتباط صنعت و دانشگاه و اینها این همه تأکید کردم، براى خاطر این است که یک رکن امنیت بلندمدت کشور و ملّتتان، علم است.»[8]
و البته خاستگاه مطالبة رسیدن به این پیشرفت علمی را بسیار والاتر از یک حسّ ناسیونالیستیِ صرف، یعنی پیشرفتِ ایران تعریف کردند:
«ما اگر در صنعت و در دانش پیشرفت کنیم، به سود دنیا و ملتهاى عقبافتاده و در درجه اول به سود دنیاى اسلام است. بنابراین، اینکه ما باید پیشرفت کنیم و مرزهاى علم را بشکنیم و باز کنیم، یک نگاه نژادپرستانهى خودخواهانه نیست، که ما چون ایرانى هستیم، باید این کار را بکنیم. بله، ما غرور ملى هم داریم؛ این را انکار نمىکنیم. ما به گذشتهى خودمان نگاه مىکنیم و احساس عزت و سرافرازى مىکنیم... اما فقط این نیست - همانطور که گفتم - نگاه انسانى و اسلامى است.»[9]
2-2. حمایت عملی و قاطعانه از فعالیتهای شاخص علمی
یکی از اصلیترین اجزاء بحث جنبش نرمافزاری و تولید علم، همانطور که بارها در کلمات رهبر انقلاب تکرار شد، «شکستن مرزهای علم» است. در این رابطه خالی از لطف نیست به دو نمونة شاخص از نزدیک شدن به مرزهای علم که در سالهای اخیر در کشور ما اتفاق افتاد ـ یعنی دستیابی به «سلولهای بنیادی» و همچنین «فناوری هستهای» ـ و نقش رهبری در پیشبرد آن دو اشاره کنیم:
2-2-1. سلولهای بنیادی و پژوهشکدة رویان
نقش حمایتی و اعتماد رهبر معظم انقلاب در دستیابی به سلولهای بنیادی، هرگز قابل انکار نیست. در ادامه به طور مختصر به توضیح این ادعا می پردازیم.
ابتدا دربارة پژوهشکدة رویان:
«پژوهشکده رویان در سال 1380 با تلاش های دکتر سعید کاظمی آشتیانی و همکارانش به عرصه تحقیقات سلول های بنیادی وارد شد که این تحقیقات در سال 1382 به نتیجه رسید و پژوهشکده رویان با تولید رده سول های بنیادی جنینی نام ایران را در بین 10 کشور برتر دنیا که به این فناوری دست یافته اند قرار داد.
تولید اولین ردة سلولهای بنیادی جنینی در ایران در سال 1382، تولد اولین گوسفند شبیه سازی شده در ایران در سال 1385، بهرهگیری از سلول های بنیادی در درمان بیماران با ضایعات قلبی و بیماران با سوختگی های قرنیه چشم در سال 1383 و برای نخستین بار در کشور، و بسیاری توفیقات دیگر بخشی از موفقیت های پژوهشکده رویان در طی دوران فعالیتش بوده است. اکنون با گذشت نزدیک به دو دهه، پژوهشکده رویان توانسته است به یکی از معتبرترین مراکز ارائه خدمات تخصصی و فوق تخصصی در خاورمیانه تبدیل شود. به طوری که با یقین می توان گفت روشی برای درمان ناباروری در دنیا شناخته و به کار گرفته نشده است که در پژوهشکده رویان، آن روش به زوج های نابارور ارائه نشود.»[10]
دکتر کاظمی آشتیانی و همکارانش در زمانی ایدة دستیابی به سلولهای بنیادی را مطرح کردند که در آن زمان، از سوی مجامع علمی و حتی برخی دستگاههای دولتی، نه تنها حمایت نشدند، بلکه گاهی به دروغگویی هم متهم شدند:
«بسمالله الرحمن الرحیم. من از پژوهشکده رویان در خدمت شما هستم. موضوع مقاله من...» یکی از استادان حاضر در سالن کنفرانس همین که اسم پژوهشکده رویان را میشنود، بلند میشود:
«این اراجیف چیست که به خورد مردم میدهید؟ شما دروغ میگویید که به «سلولهای بنیادی» دست پیدا کردهاید! چرا سر مردم را کلاه میگذارید؟ چرا با این دروغها ذهن مردم را آشفته میکنید؟... این کاری که شما میگویید انجامش دادهایم سلول بنیادی نیست، من ده سال پیش خودم توی یک مؤسسه دانشگاهی چنین کاری را انجام دادهام... شما تازه الان به اینجا رسیدهاید؟ زحمت کشیدید...!»[11]
در این زمان، دکتر کاظمی آشتیانی مسأله را به رهبر انقلاب اطلاع دادند و از ایشان درخواست کمک کردند:
«بعد از اینکه آقای دکتر کاظمی به مقام معظم رهبری اطلاع دادند که کار موفقیتآمیز بوده، بچههای همین هیئت علمی، آقای دکتر بهاروند، دکتر اسلامی، دکتر سامانی، دکتر علیزاده، دکتر زهرایی و... همه در یک جلسه خصوصی رفتند پیش رهبر... آنجا بود که وقتی برگشتند، همه روحیهشان عوض شده بود. انرژی گرفته بودند... حرفهایی که این طرف و آن طرف پشت سر مجموعه زده میشد، دیگر در روحیه ما تأثیر منفی نداشت...»[12]
این دیدار، در همان ایام نیز در بیانات رهبر معظم انقلاب انعکاس یافت:
«چند روز قبل گزارشى راجع به تولید و تکثیر و انجماد سلولهاى بنیادى به من دادند. این یک کار بسیار عظیم و پیچیدهى علمى است که در معدودى از کشورهاى دنیا انجام گرفته است. در کشور ما این کار بىسروصدا اتفاق افتاده و هنوز اعلان هم نشده است. به نظر من اهمیت این کار کمتر از کار هستهاى که ما کردیم، نخواهد بود. این کار در آیندهى پزشکى دنیا ارزش زیادى دارد و دنیا از آن به عنوان یک انقلاب پزشکى نام مىبرد. یک گروه جوان مؤمن انقلابى و واقعا جهادى که از همین بچههاى جهاد دانشگاهى هستند، راجع به این مسأله چند سال کار کردهاند و به نتایج خوبى رسیدهاند - البته باید کار ادامه پیدا کند تا به آن نتایج نهایىاش برسد - که انشاءالله خودشان اعلان خواهند کرد.»[13]
از آن زمان، شخص رهبر معظم انقلاب، به عنوان یکی از مهمترین حامیان این طرح، نقش بسیار مهمی در ثمربخشی آن ایفا کردند؛ به طوری که در سایت رسمی پژوهشکده رویان، از آن به عنوان یکی از دو عامل موفقیت این طرح نام برده شده است:
«پژوهشکده رویان یک مرکز عمومی غیردولتی است که با مشارکت افراد خیّر تأسیس شده است. طی سالهای 1368 تا 1370 تلاشهای زندهیاد دکتر سعید کاظمی برای تأسیس مؤسسهای برای درمان ناباروری هنگامی به بار نشست که دو عامل مهم دستبهدست هم داد و با تاسیس این مرکز مقدمات رشد و بالندگی علمی کشور رقم خورد.
این دو عامل، یکی اعتماد رهبر معظم انقلاب به گروهی از جوانان پرشور و جهادگر دانشگاهی بود؛ و دیگری، ورود جمعی از افراد خیّر به عرصهای تازه بود. کمک به تأسیس مرکزی برای پیشبرد علم و دانش بهجای ساخت مسجد و درمانگاه و غیره.» [14]
2-2-2. فناوری هستهای
هرچند پرداختن به نقش راهبردی، حمایتی و مدیریتی رهبر انقلاب در دستیابی به فناوری هستهای، خود فرصتی جداگانه می طلبد، اما در این مقال، تنها مختصراً به گوشههایی از این بحث می پردازیم.
هرچند اولین تلاشهای ایران برای دستیابی به فناوری هسته ای به سال 1335، یعنی بیش از 50 سال پیش بر می گردد،[15] اما توجه به این فناوری، هیچگاه در زمرة سیاستهای کلی نظام وجود نداشت. رهبر معظم انقلاب در ابلاغ سیاستهای کلی نظام در سال 1379، در بخش «سیاستهای کلی انرژی» آوردند:
«... 2- تلاش براى کسب فنآورى و دانش هستهاى و ایجاد نیروگاههاى هستهیى به منظور تأمین سهمى از انرژى کشور و تربیت نیروهاى متخصص.
3- گسترش فعالیتهاى پژوهشى و تحقیقاتى در امور انرژیهاى گداخت هستهیى و مشارکت و همکارى علمى و تخصصى در این زمینه.» [16]
به فاصلة سه سال از این ابلاغ، علیرغم کارشکنیهای آژانس بین المللی انرژی اتمی و همچنین عدم همکاری کشورهای دارای این فناوری، تلاش متخصصین هسته ای کشور نتیجه داد:
«ما خود، فنآورى اتمى را به کورى چشم دشمنان به دست آوردیم. ما عضو آژانس اتمى بودیم و قرارداد آژانس بینالمللى اتمى را امضا کرده بودیم و قرار بود طبق مقررات، کمکهایى به ما بشود. متنفّذین صهیونیست و امریکا به همهى دنیا اعلام کردند که به ایران کمک نکنید. جوانان، متفکرین و استعدادهاى جوشان و درخشان ما خود توانستند بدون کمک در طول چند سال، آرام آرام این فنآورى را به دست آورند.»[17]
البته بلافاصله پس از انتشار این خبر، جنجال رسانه ای غرب علیه ایران آغاز شد و ایران را به تلاش برای ساخت بمب اتمی متهم کردند:
«در فناورى برتر که در دنیا با افتخار از آن یاد مىشود، مجبور شدند علىرغم همهى دشمنیها بگویند ایران جزو ده کشورى است که توانسته چرخهى سوخت هستهاى تولید کند. این چیز کمى نیست. البته وقتى چنین موفقیتى پیش مىآید، این جنجال را هم دنبالش راه مىاندازند که بله، اینها مىخواهند چنین کنند، چنان کنند؛ بمب بسازند.» [18]
البته رهبر معظم انقلاب با بیان مبنای شرعیِ حرمتِ استفاده از سلاح اتمی:
«وقتى از بمب هستهیى استفاده مىکنند، فقط آنهایى که دشمن هستند کشته نمىشوند، بلکه کسانى هم که دشمن نیستند، کشته مىشوند و این بر خلاف عقیدهى ماست؛ بر خلاف ممشى و روش ماست. بمب هستهیى که بر و فاجر را مىبرد؛ خوب و بد را از بین مىبرد؛ تر و خشک را با هم مىسوزاند، کار نظام اسلامى نیست.»[19]
و همچنین استفاده از مفهوم «وحدت ملی» به عنوان جایگزین «بمب اتم» در نظام جمهوری اسلامی:
«سلاح هستهیى بر غناى بالاى نود درصد اورانیوم و با تکنولوژى پیچیده متوقف است و کسى دنبالش خواهد رفت که انگیزهاش را داشته باشد. ما انگیزهاش را نداریم، دنبالش هم نرفتهایم و نمىخواهیم برویم؛ ما احتیاجى به بمب هستهیى نداریم. ما تا امروز اگر بر دشمنان خودمان غلبه کردهایم، با بمب هستهیى غلبه نکردیم. ملت ایران بیستوپنج سال است امریکا را شکست داده؛ مگر غیر از این است؟ امریکا که بیستوپنج سال از ملت ایران شکست خورده، با چه شکست خورده؟ ما با بمب هستهیى امریکا را شکست دادیم، یا با عزم، اراده، ایمان، آگاهى و با اتحاد خودمان؟»[20]
بر این ادّعاها خط بطلان کشیدند. امّا در نهایت، فشارهای بین المللی ـ که از سوی لابی مشخصی رهبری می شد ـ دولت وقت را ابتدا به پذیرش داوطلبانه پروتکل الحاقی در آبان 1382، و سپس به ترتیب، تعلیق ساخت و مونتاژ سانتریفیوژها، تعلیق فعالیت UCF اصفهان در آذر 1383 و بالاخره تعلیق کارخانه غنی سازی نطنز مجبور کرد که در همة مراحل، به «داوطلبانه» بودن این تعلیق ها برای «اعتمادسازی» از سوی ایران تأکید می شود:
«در ماه های پایانی سال 2003 میلادی وزرای خارجه 3 کشور اروپایی (انگلیس، فرانسه و آلمان) به تهران آمدند و در سعدآباد مقرر شد که ایران فعالیتهای هستهای اش را معلق و پروتکل الحاقی NPT را امضا نماید.
با امضاء تفاهم نامه هسته ای سعدآباد میان ایران و سه کشور اروپایی، فعالیت های هسته ای ایران به صورت داوطلبانه از سوی ایران، در جهت رفع سوء تفاهمات ایجاد شده میان ایران و آژانس بین المللی انرژی اتمی، به حال تعلیق درآمد.» [21]
در این مقطع، رهبر معظم انقلاب هرچند این پیشنهاد «تعلیق» را کاملاً غیرمنطقی خواندند:
«زورگویىِ طرفهاى مقابل، نشاندهندهى بىمنطقىِ آنهاست؛ منطق ندارند. «شما باید غنىسازى را تعلیق بلندمدت کنید»؛ چرا و به چه دلیل؟ چه ربطى بین شفافسازى و تعلیق یا توقف غنىسازى است؟ با هم هیچ ارتباطى ندارد. با این یاوهگویىها و حرفهاى دوران استعمار، مگر مىشود ملتى را از حقوق و خواستهها و نظرات خودش محروم کرد؛ آن هم ملت ایران؛ این ملت زنده؟ طرفهاى مذاکره بدانند ملت ایران زنده است. موجود زنده، هم اهل منطق است، هم اهل حرکت است، هم اهل تعامل است، هم اهل دفاع است، هم اهل مشت زدن است؛ آنجایىکه لازم باشد.» [22]
«هى فشار آوردند که باید این را تعطیل کنید، باید آن را تعطیل کنید، باید آن را تعطیل کنید. رسیدند به کارخانه یو.سى.اف اصفهان، گفتند: این را هم باید تعطیل کنید. آن مقدمات اوّلى است. بنده آن وقت به مسئولین گفتم که اگر این حرف را گوش کردید، فردا خواهند گفت باید معادن اورانیوم را هم که توى این کشور هست، کلاً یکجا جمع کنید بدهید به ما، تا خاطرجمع شویم که شما نمیخواهید بمب اتم بسازید!»[23]
اما با این حال، با حمایت همه جانبه از تیم مذاکره کننده از طرف دولت وقت، به طرف اروپایی، اولتیماتوم قاطعی داده و حدّ و مرز این عقب نشینی تاکتیکی را نیز مشخص کردند:
«ما به کسانىکه از طرف ایران مشغول مذاکره هستند، اعتماد داریم و از کار آنها حمایت مىکنیم؛ منتها طرف مقابل باید بداند که با ترفندهاى سیاسى و با تضییع وقت نمىتواند ملت ایران را از عزم راسخ خود براى پیمودن راه فناورى انرژى هستهیى باز بدارد. مسؤولان ما محاسبه کردند، محاسبهشان هم درست است. پیگیرى این کار براى پیشرفت کشور - هم پیشرفت مادى، هم پیشرفت سیاسى، هم پیشرفت علمى - مفید و لازم است؛ این جزو مصالح ملى است؛ این را مسؤولان درست فهمیدهاند و پایش هم ایستادهاند. اروپایىها اگر مىخواهند در این زمینه با ایران اسلامى به یک تفاهم واقعى برسند، باید تأثیر فشار امریکا و صهیونیستها را روى خودشان کم کنند؛ نباید تحتتأثیر قرار بگیرند...
... طرفهاى اروپایى مذاکره کنندهى انرژى هستهیى بدانند با چه کشورى صحبت مىکنند. اگر مسؤولان کشور احساس کنند که در این مذاکرات جدیت وجود ندارد، روند عوض خواهد شد؛ طور دیگرى خواهد شد؛ این را همه بدانند.» [24]
اما در عمل، با هر گام عقب نشینی ایران، شورای حکام آژانس یک قطعنامه علیه ایران صادر می کند؛ به طوری که تنها در طول سالهای 82 تا 84، 9 قطعنامه و چند بیانیه علیه ایران صادر می شود! و بدین ترتیب انگیزه طرفهای اروپایی از مذاکره مشخص شد. رهبر معظم انقلاب در تحلیل وقایع رویداده فرمودند:
«این فرایند عقبنشینى البته براى ما یک فایدهاى داشت - بىفایده نبود این عقبنشینىها - فایدهاش این بود که هم خودمان وعدهها و حرفهاى رقباى اروپائى و غربى را تجربه کردیم، هم افکار عمومى دنیا تجربه کرد. امروز هر کس به ما میگوید آقا تعلیق موقت بکنید، ما میگوئیم تعلیق موقت را که یک بار کردیم؛ دو سال! دو سال تعلیق موقت کردیم. فایدهاش چه شد؟ اول گفتند موقت تعلیق کنید، گفتند تعلیق داوطلبانه بکنید؛ ما هم به خیال موقت و به خیال داوطلبانه، تعلیق کردیم. بعد هر وقت اسم از برداشتن تعلیق آمد، یک قرشمالبازىاى در سطح دنیا درست کردند - در سطح مطبوعات و رسانهها و محافل سیاسى - واى، داد، داد، ایران میخواهد تعلیق را بشکند! تعلیق شد یک امر مقدس که ایران اصلاً حق ندارد نزدیکش برود! ما این را تجربه کردهایم؛ دیگر، تجربهى جدیدى نیست. آخرش هم گفتند: این تعلیق موقت کافى نیست؛ اصلاً باید بکلى بساط اتمى را جمع کنید. همین اروپائىها که میگفتند شش ماه تعلیق کنید، وقتى این کار را کردیم، گفتند بایستى جمع کنید! این فرایند عقبنشینى، این فایده را براى ما داشت؛ هم براى خود ما تجربه شد، هم براى افکار عمومى دنیا تجربه شد. لیکن عقبنشینى بود دیگر؛ عقبنشینى کردند.»[25]
در نهایت، در آخرین روزهای دولت وقت، قاطعانه دستور دادند که این تعلیق، در همان دولتی که تعلیق را پذیرفته، باید شکسته شود:
«من همان وقت هم در جلسهى مسئولین - که از تلویزیون پخش شد - گفتم اگر چنانچه بخواهند به این روند مطالبهى پىدر پى ادامه بدهند، بنده خودم وارد میدان میشوم؛ همین کار را هم کردم. بنده گفتم که بایستى این روند عقبنشینى متوقف شود و تبدیل بشود به روند پیشروى، و اولین قدمش هم باید در همان دولتى انجام بگیرد که این عقبنشینى در آن دولت انجام گرفته بود؛ و همین کار هم شد. در زمان دولت قبل، اولین قدم به سمت پیشرفت برداشته شد؛ تصمیم گرفته شد که کارخانهى یو.سى.اف اصفهان راهاندازى شود، و راهاندازى هم شد، و دنبالش هم بحمداللَّه این پیشرفتهاى بعدى است تا امروز.»[26]
با این فرمان صریح رهبر انقلاب، در مرداد 84 پلمپ کارخانه یو.سی.اف اصفهان و چهار ماه بعد، پلمپ کارخانه غنیسازی نطنز شکسته شد و در نهایت در فروردین 85 اولین جشن هستهای در پی دستیابی متخصصان کشورمان به چرخه کامل تولید سوخت هستهای در مقیاس آزمایشگاهی برگزار شد. از آن زمان، و در نتیجة درایت و مدیریت مقتدرانه و قاطعانة رهبر معظم انقلاب، موفقیّتهای بسیاری در زمینه فناوری هستهای، یکی پس از دیگری نصیب میهن اسلامیمان شد.
[2] بیانات و پرسش و پاسخ در جمع دانشجویان و اساتید دانشگاه صنعتى امیر کبیر 09/12/1379
[3] بیانات در دیدار دانشجویان و دانشآموزان به مناسبت گرامیداشت سالروز 13 آبان 13/08/1381
[4] بیانات در دیدار جمعى از اعضاى تشکلها، کانونها، نشریات، هیأتهاى مذهبى و شمارى از نخبگان دانشجویى 15/08/1382
[5] بیانات در دیدار وزیر علوم و رؤساى دانشگاهها 17/10/1383
[6] بیانات در دیدار استادان و دانشجویان قزوین 26/09/1382
[7] دیدار با دانشجویان 18/08/1385
[8] بیانات در دیدار دانشجویان و نخبگان علمی 04/06/1388
[9] بیانات در دیدار جمعى از مهندسان و محققان فنى و صنعتى کشور 05/12/1383
[10]. (به نقل از پایگاه رسمی پژوهشکده رویان به نشانی:
[11] «ما می توانیم ابر قدرت علمی دنیا باشیم»، ماهنامه سوره، شماره 21، آبان و آذر 1384
[12] «ما می توانیم ابر قدرت علمی دنیا باشیم»، ماهنامه سوره، شماره 21، آبان و آذر 1384
[13] بیانات در دیدار اعضاى هیأت دولت 5/6/1382
[14] به نقل از پایگاه رسمی پژوهشکده رویان به نشانی:
[15] به نقل از کتاب «تاریخ انرژی هستهای در ایران و جهان»، مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی وزارت امور خارجه
[16] نامه به سران قواى سهگانه و ابلاغ سیاستهاى کلى نظام 20/12/1379
[17] بیانات در اجتماع مردم مشهد در حرم مقدس 01/01/1382
[18] بیانات در دیدار مسؤولان و کارگزاران نظام جمهورى اسلامى ایران 15/05/1382
[19] بیانات در دیدار هیأت علمى و کارشناسان جهاد دانشگاهى 01/04/1383
[20] بیانات در دیدار هیأت علمى و کارشناسان جهاد دانشگاهى 01/04/1383
[21] مقاله «انرژی هسته ای ایران»، به نقل از پایگاه باشگاه اندیشه:
http://www.bashgah.net/topics-347.html
[22] بیانات در دیدار مسؤولان نظام 06/08/1383
[24] بیانات در دیدار مردم پاکدشت، در سالروز عید سعید غدیر 10/11/1383