امام شناسی
صفحه ای کوچک برای نشانی دادن از محوری ترین مفهوم عالم: ولایت ...
صفحه ای کوچک برای نشانی دادن از محوری ترین مفهوم عالم: ولایت ...
اطاعت کنید ازخدا ورسولش واولیاء امورایشان
حضرت امام خمینی (رض)
امام شناسی
یوم ندعوا کل اناس بامامهم...
-------------------------------------
وحدت عمومی, به معنای گردآمدن صاحبان سلیقه ها و روش های گوناگون بر گرد محور اسلام, خط امام و "ولایت فقیه" است.
این, همان اعتصام به "حبل الله" است که عموم مسلمین بدان مکلف گشته اند؛
و این, آن اسم اعظمی است که همه ی گره ها را باز, و همه ی موانع را بر طرف, و همه ی شیاطین را مغلوب می کند.
پیام امام خامنه ای به ملت ایران در چهلمین روز ارتحال امام خمینی 1368/4/23
فصل سیزدهم: انتقاد و نظارت بر رهبری
من البته هیچوقت جلو انتقاد را نگرفتهام و کسى را منع نکردهام. انتقاد صحیح و دلسوزانه ضررى ندارد؛ اما این انتقاد بایستى به تخریب نینجامد. بعضیها طورى انتقاد مىکنند که تخریب است؛ این مصلحت نیست.[1]
انتقاد معنایش چیست؟ انتقاد اگر معنایش عیبجویى است، این نه چیز خوبى است، نه خیلى هنر زیادى مىخواهد، نه خیلى اطّلاعات مىخواهد؛ بلکه انسان با بىاطّلاعى، بهتر هم مىتواند انتقاد کند؛ کمااینکه الان این مطالبى که شما گفتید، خیلیهایش اصلاً درست نیست؛ یعنى پیداست که شما اطّلاعاتتان ضعیف است. البته ما در این زمینه، عیب اطّلاعرسانى داریم. مثلاً راجع به نفت پارس، آن چیزى که شما گفتید، اینطورى نیست. راجع به بدهى کشور، آن چیزى که شما گفتید، اینطورى نیست. مسألة سد، آن چیزى که شما مىگویید، اصلاً اینطور نیست؛ شما اطّلاعات نادرستى در ذهنتان هست. ببینید آقاجان! انتقاد به معناى عیبجویى، اصلاً هیچ لطفى ندارد. شما بنشین از بنده عیبجویى کن! من هم از شما عیبجویى کنم؛ چه فایدهاى دارد؟ نقد، یعنى عیارسنجى؛ یعنى یک چیز خوب را آدم ببیند که خوب است، یک چیز بد را ببیند که بد است. اگر این شد، آن وقت نقاط خوب را که دید، با نقاط بد جمعبندى مىکند، آنگاه از جمعبندى باید دید چه حاصل مىشود.[2]
شما مىگویید چرا به رهبرى انتقاد نمىکنند! اوّلاً که عیبجویى از رهبرى مگر چه حُسنى دارد؟ رهبرىاى که در نظام جمهورى اسلامى اشارة انگشتش باید بتواند در یک لحظة خطرناک و حسّاس، مردم را به جانفشانى وادار کند، آیا این مصلحت است که یک نفر به میل خودش بیاید بایستد و بدون حق و بدون موجب، نسبت به او بدگویى کند؟! آیا این به نظر شما کار خیلى خوبى است؟! این کار بد است؛ رواج نداشته باشد، بهتر است... من خودم آدمى هستم که سرم براى گفتگو و سؤال شنیدن و انتقاد شنیدن درد مىکند؛ هیچ ناراحت هم نمىشوم. این جلسهاى که شما الان اینجا پیش من دارید، من نظایر این جلسه را ـ البته با غیر جوانان، احیاناً هم با جوانان ـ مکرر دارم. افراد مىآیند اینجا حرف مىزنند، سؤال مىکنند، حرف خود را مطرح مىکنند، اشکال مىکنند، نامه مىنویسند، تلفن مىزنند؛ به من هم خبرش داده مىشود؛ اما توجه داشته باشید که انتقاد کردن به معناى عیبجویى کردن، یک ارزش نیست که ما حالا بگوییم این در جامعة ما نیست. البته این هست و متأسفانه به شکل غیرمنطقىاش هم هست! انتقاد معنایش این است که هر انسانى بنشیند عیارسنجى کند، ببیند نقطة ضعف کجاست، نقطة قوت کجاست؛ بعد ببیند این نقطة ضعف ـ اگر مىتواند علتیابى کند ـ به کجا برمىگردد، سراغ آنجا برود؛ یعنى آن ریشه را پیدا کند، اصل را پیدا کند. اگر این کار انجام شد، درست است؛ این همان چیزى است که انسان از جوان توقع دارد؛ درست همان چیزى که جناحهاى سیاسى به این چیزها عقیدهاى ندارند. جناحهاى سیاسى، یکباره، غالبى، خطکشى شده و بدون تمحیض در مسائل کار مىکنند.[3]
به کسانى که دارند اصل نظام را زیر سؤال مىبرند، عرض کردم، انتقاد از دولت، انتقاد از یک مسئول، انتقاد از فلان دستگاه یا فلان قوه، این یک چیز است؛ انتقاد از اصلِ نظام و پایههاى نظام یک حرف دیگر است. این دومى است که امروز دنیا به او همت گماشته؛ این دومى است که امروز عقبة عظیم تبلیغاتى رادیوهاى بیگانه و طراحانشان به آن همت گماشتهاند. شما رادیوهاى بیگانه را، تلویزیونهاى گوناگون را، حالا اخیراً شبکههاى رایانهاى و اینترنت و غیره ـ اینها را خب مىدانید که چقدر وسیع است ـ اما از همة اینها مهمتر، آن مغزهایى است که پشت سر اینهاست. هر کسى که چهار صفحه روزنامه منتشر کرده باشد مىداند من چه مىگویم. اینى که یک برنامة تبلیغاتى ـ چه در رایانه به صورت شبکة اینترنت، چه در تلویزیون، چه در رادیو، چه در فلان مطبوعه ـ در دنیا منتشر بشود و پخش بشود، این صورت کار است؛ پشت سر آن یک مغز، یک فکر منسجم، یک تصمیم، یک عزم وجود دارد؛ از او بایستى بیمناک بود؛ حساب او را باید کرد.[4]
... من که با شما حرف مىزنم، تقریبا بیست سال در کار اجرایى بودهام، و اگرچه الان وظیفة قانونى رهبرى من اجرایى نیست، اما بعضى از کارهاى اجرایى ـ مثل کارهاى مربوط به نیروهاى مسلح و چیزهاى دیگر ـ به خودى خود متوجه به من است؛ لذا تجربة اجرایى من مستمر است. هشت سال هم رئیس جمهور بودم؛ قبل از آن هم در شوراى انقلاب کارهاى دولت و همهچیز را انجام مىدادم. بنابراین، من مىدانم که وقتى انسان مىخواهد به یک مسئول ایراد بگیرد که آقا چرا در حوزة کارتان خطا اتفاق افتاد، بایستى تمام موانعى را که در اجراى صحیح کار بر سر راه یک انسان معمولى وجود دارد، در نظر بگیرد و ببیند که آیا با محاسبة اینها او کوتاهى کرده یا نه؟! اگر کوتاهى کرده، نبایستى از او صرفنظر کرد و گذشت؛ این اعتقاد من است. در حوزة اختیارات مستقیم من هم همینطور عمل مىشود. من اگر از کسى کوتاهى ببینم و بفهمم تقصیر داشته، اغماض نمىکنم. در مورد مسئولان هم همیشه سفارش مىکنم و مىگویم که اغماض نکنید. بارها به اشخاص ـ آقایان وزرا و مسئولان دولت ـ گفتهام که اگر شما درون خودتان را مورد نظارت و دقت خود قرار ندهید و اشکالات را نبینید، نمىتوانید گله کنید که چرا گفتند، چرا دیدند؛ به طور طبیعى خواهند گفت.[5]
[1]. پاسخهاى رهبر معظم انقلاب اسلامى به پرسشهاى دانشجویان در دانشگاه صنعتى شریف 1/9/1378
[2]. بیانات رهبر معظم انقلاب در جلسة پرسش و پاسخ با مدیران مسئول و سردبیران نشریات دانشجویى 4/12/1377
[3]. بیانات رهبر معظم انقلاب در جلسة پرسش و پاسخ با مدیران مسئول و سردبیران نشریات دانشجویى 4/12/1377
[4]. بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در دیدار نمایندگان مجلس شوراى اسلامى7/3/1380
[5]. بیانات رهبر معظم انقلاب در جلسة پرسش و پاسخ با مدیران مسئول و سردبیران نشریات دانشجویى 4/12/1377