سايت من
آخرين عناوين
مطالب سايت
درباره سايت

    آمار و امکانات سايت

سايت من

پیوندها، پیوندهای روزانه، موضوعات، نویسندگان و ...

 
 

موضوعات مطالب سايت

پیوندهای روزانه

   درباره سايت

یوم ندعوا کل اناس بامامهم...
-------------------------------------
وحدت عمومی, به معنای گردآمدن صاحبان سلیقه ها و روش های گوناگون بر گرد محور اسلام, خط امام و "ولایت فقیه" است.
این, همان اعتصام به "حبل الله" است که عموم مسلمین بدان مکلف گشته اند؛
و این, آن اسم اعظمی است که همه ی گره ها را باز, و همه ی موانع را بر طرف, و همه ی شیاطین را مغلوب می کند.

پیام امام خامنه ای به ملت ایران در چهلمین روز ارتحال امام خمینی 1368/4/23

دنبال کنندگان ۲ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

امام شناسی
متاسفانه امکان درج خودکار کادر جستجو یا جعبه دنبال کنندگان در این قالب وجود ندارد، لطفا برای درج از حالت دستی استفاده نمایید.
  •  

  •  

  •  

  مطالب سايت

 

امام شناسی

 

فصل 4/ضرورت تشکیل حکومت در اسلام/3.سنّت پرچمداران درتحقّق حکومت/ش7/ امام کاظم,رضا,جوادع

 بسم الله الرحمن الرحیم


فصل 4: ضرورت تشکیل حکومت در اسلام


3.   سنّت پرچمداران و صاحبان رسالت الهی در پیگیری و تحقّق حکومت

     شماره 7

امام موسی بن جعفر وامام رضا و امام جواد علیهماالسلام



موسى بن جعفر(علیه السلام)

v    ابن شهر آشوب در کتاب خود (مناقب) نقل می‏نویسد:

هارون الرشید به حضرت موسى بن جعفر (علیه السّلام) پیشنهاد کرد که فدک را پس بگیرد. امام (علیه السّلام) امتناع می‏ورزید تا آن‎که اصرار زیاد کرد. حضرت فرمود: «من فدک را نمى‏گیرم مگر تمام آن را با مرزى که معین می‏کنم بدهى.» گفت: حدود فدک کجا است. فرمود: «اگر حدود آن را معین کنم نخواهى داد!» گفت: تو را قسم می‏دهم به حق جدّت که حدود آن را معین کنى! فرمود: «حد اول آن عَدَن(در جنوب یمن) است. چهره هارون درهم کشیده شد، اما گفت: بگو! حضرت فرمود: «حد دوم سمرقند(در ازبکستان فعلی) است.» رنگ صورت رشید برگشت. فرمود: «حد سوم افریقا است.» چهره رشید سیاه شد، باز گفت: حد دیگر را بگو! فرمود: «حد چهارم سیف البحر است. که هم مرز با جزائر و ارمنیه است.» هارون گفت: دیگر براى ما چیزى باقى نماند؛ پس بیا جاى من بنشین! حضرت موسى بن جعفر فرمود: «من گفتم اگر مرز آن را تعیین کنم نخواهى داد.» از آن موقع هارون تصمیم به کشتن موسى بن جعفر (علیه السّلام) گرفت.‏[1]


v  نامه‎های پنهانی آن حضرت به شیعیان خود در دستگاه حکومت هارونی و توصیه‏ به حفظ جایگاه خود و دست‏گیری از شیعیانی که مورد ظلم واقع می‎شوند، گوشه‎ای دیگر از اقدامات سیاسی آن حضرت، در دوران نفس‏گیر استبداد عباسی است؛ نامه‏های حضرت به «علی بن یقطین»[2] (در جایگاه وزارت دربار هارون الرشید) در کنار نامة مفصّل امام صادق(علیه السلام) به «عبدالله نجاشی»[3] (استاندار اهواز) و ارتباط امام رضا (علیه السلام) با «محمد بن اسماعیل بن بزیع»[4] (وزیر دربار عباسی) و نامه امام جواد(علیه السلام) به «عبدالله نیشابوری» (حاکم سیستان)[5] که متن و مضمون برخی از آنها در اختیار است، ما را به لایه‏های پنهان سیاست ائمة هدی(علیهم السلام) رهنمون می‎سازد. [6]


‏7. امام رضا (علیه السلام)

v  دعوت اجباری مأمون برای سفر حضرت رضا (علیه آلاف التحیة و الثنا) به مرو و پذیرش ولایت‏عهدی، مبارزة سنگین ائمة اطهار(علیهم السلام) برای تبیین امامت و بازگرداندن این حق به صاحبانش ـ یعنی اهل بیت(علیهم السلام) ـ را وارد یکی از حسّاس‎ترین مقاطع تاریخی خود کرد؛ اجباری که تدبیر ولایی امام هشتم، آن را به فرصتی کم‏نظیر برای تحقّق هدف مبارزه، تبدیل کرد.

بیان روایات نبوی برای مشتاقانی که به استقبال از کاروان حضرت آمده بودند، سلسلة الذهب‎ها را رقم زد؛ استدلال‎های مات‎کننده در مناظرات با مأمون و عالمان ادیان، اثبات‎کنندة برتری بی‎چون و چرا و ناحق بودن حاکمیت مأمونی شد و فرصت تشریح ویژگی‏های امامت در جایگاه ولی‏عهد مملکت اسلامی، متزلزل‏کنندة پایه‎های نظری حکومت عباسی شد؛ تا آنجا که صریح‏ترین و مفصّل‎ترین روایات ائمه دربارة امامت و خلافت، در این مقطع تاریخی صادر می‏شود.

به عنوان نمونه به بخشی از روایت فضل بن شاذان دربارة فلسفة جعل «اولی الامر» از سوی خداوند اشاره می‏کنیم:

«اگر گوینده بگوید: پس چرا «اولى الامر» قرار داده شده و به اطاعت ایشان فرمان رفته است؟ در جواب او گفته مى‏شود: به سبب‏هاى فراوان؛ از جمله اینکه: چون آفریدگان بر حد محدودى قرار گرفته و فرمان یافته‏اند که از این حد در نگذرند تا کارشان تباه نشود، این کار جز به آن میسّر نمى‏شود که برایشان امینى بگمارند تا آنان را از تجاوز از حد و در آمدن به ناحیه‏اى که براى ایشان ایجاد خطر مى‏کند باز دارد، چه اگر چنین نمى‏بود، هیچ کس لذت‏جویى و سودمندى خود را به خاطر جلوگیرى از تباه شدن دیگران فرو نمى‏گذاشت، پس براى مردمان، سرپرستى قرار داده شد تا از فساد و تباهى بازشان دارد، و حدود و احکام را در میان ایشان اقامه کند.

دیگر اینکه هیچ فرقه‏اى از فرقه‏ها و هیچ ملتى از ملت‏ها را نمى‏یابیم که جز با داشتن سرپرست و رئیسى، که به امر دین و دنیاى ایشان رسیدگى کند، باقى مانده باشد. پس در حکمت حکیم، جایز نیست که خلق را از داشتن چیزى که ناگزیر باید داشته باشند و دوام و قوام ایشان جز به آن میسر نیست، محروم سازد، کسى که به راهنمایى او با دشمنان خود مى‏جنگند، و غنایم را تقسیم مى‏کنند، و او نماز جمعه و جماعت آنان را برپا مى‏دارد، و از تعدّى ستمگران بر دیگران جلوگیرى مى‏کند».[7]

v  عبدالعزیز بن مسلم نیز از دورانی که در مرو در محضر عالم آل محمد(صلی الله علیه و آله) حضور داشته، روایتی طولانی را از آن حضرت نقل می‎نماید که در فرازی از آن آمده است:

«... همانا امامت، خلافت خدا و خلافت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و مقام امیرالمؤمنین (علیه السلام) و میراث حسن و حسین (علیهماالسلام) است. همانا امامت، زمام دین و مایة نظام مسلمین و صلاح دنیا و عزت مؤمنین است: همانا امامت، ریشة رشدکنندة اسلام و شاخة بلند آن است، کامل شدن نماز و زکات و روزه و حج و جهاد و بسیار شدن غنیمت و صدقات و اجراء حدود و احکام و نگهدارى مرزها به وسیلة امام است؛ امام است که حلال خدا را حلال و حرام او را حرام کند و حدود خدا را به پا دارد و از دین خدا دفاع کند و با حکمت و اندرز و حجت رسا، مردم را به طریق پروردگارش دعوت نماید... امام، امین خداست در میان خلقش و حجت او بر بندگانش و خلیفة او در بلادش ‏و دعوت‏کنندة به سوى او و دفاع ‏کنندة از حقوق او است...»[8]


. امام جواد (علیه السلام):

v  شرایط امام جواد (علیه السلام)، از حیث حفاظت دستگاه عباسی، بسیار سخت و در این شرایط، بیان جایگاه امامت و تلاش برای تنویر افکار عمومی نسبت به وظیفة شیعیان در بازگرداندن این حق به صاحبانش، امری ناممکن بود؛ همان‏طور که از روایت آن حضرت نیز استفاده می‎شود:

«وقتى با معتصم بیعت شد، به جستجو از امام جواد (علیه السّلام) پرداخت. نامه‏اى به عبد الملک زیاد نوشت که امام محمّد تقى را به بغداد بفرستد. چون آن حضرت را به بغداد آوردند، از ایشان خواستند خطبه بخواند.

آن حضرت با زبانى تیزتر از شمشیر فرمود: «ستایش خدا را که از نور خویش ما را آفرید و از میان مردم برگزید و ما را امین بر مردم و وصیّ خویش قرار داد. مردم من محمّد ابن علی بن موسى کاظم بن جعفر بن محمّد الباقر بن علی سید العابدین بن حسین شهید ابن امیرالمؤمنین علی بن ابى‏طالبم؛ پسر فاطمة زهرا دختر محمّد مصطفى (علیهم السّلام) هستم... به‏خدا می‏دانم چه در دل و در خاطر پنهان کرده‏اید! به‏خدا از همة مردم من داناترم که کار مردم به کجا منتهى مى‏شود... به خدا سوگند اگر چیره شدن اهل باطل و گمراهى کفار و حملة مشرکین و شکّاکان و شقاوت‏مندان مانع من نمی‏شد، سخنى را اظهار می‏کردم که باعث تعجب گذشتگان و آیندگان شود.» در این موقع دست خود را روى دهان گذاشت و گفت: «محمّد! ساکت باش؛ چنان‏چه آباء کرام‏ات سکوت کردند و صبر پیشه کن، چنان‏چه پیامبران اولوا العزم پیشه نمودند. و سپس این آیه را قرائت فرمود: «فَاصْبِرْ کَما صَبَرَ أُولُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ وَ لا تَسْتَعْجِلْ لَهُمْ کَأَنَّهُمْ یَوْمَ یَرَوْنَ ما یُوعَدُونَ لَمْ یَلْبَثُوا إِلَّا ساعَةً مِنْ نَهارٍ بَلاغٌ فَهَلْ یُهْلَکُ إِلَّا الْقَوْمُ الْفاسِقُونَ.»[9]






[1] . «فِی کِتَابِ أَخْبَارِ الْخُلَفَاءِ أَنَّ هَارُونَ الرَّشِیدَ کَانَ یَقُولُ لِمُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ خُذْ فَدَکاً حَتَّى أَرُدَّهَا إِلَیْکَ، فَیَأْبَى حَتَّى أَلَحَّ عَلَیْهِ، فَقَالَ عَلَیْهِ السَّلَامُ لَا آخُذُهَا إِلَّا بِحُدُودِهَا، قَالَ وَ مَا حُدُودُهَا قَالَ إِنْ حَدَدْتُهَا لَمْ تَرُدَّهَا. قَالَ بِحَقِّ جَدِّکَ إِلَّا فَعَلْتُ. قَالَ أَمَّا الْحَدُّ الْأَوَّلُ فَعَدَنُ، فَتَغَیَّرَ وَجْهُ الرَّشِیدِ وَ قَالَ إِیهاً. قَالَ وَ الْحَدُّ الثَّانِی سَمَرْقَنْدُ، فَأَرْبَدَ وَجْهُهُ. قَالَ وَ الْحَدُّ الثَّالِثُ إِفْرِیقِیَةُ، فَاسْوَدَّ وَجْهُهُ وَ قَالَ هنیه [هِیهِ‏]. قَالَ وَ الرَّابِعُ سَیْفُ الْبَحْرِ مَا یَلِی الْخَزَرَ وَ إِرْمِینِیَةَ. قَالَ الرَّشِیدُ فَلَمْ یَبْقَ لَنَا شَیْ‏ءٌ، فَتَحُولَ إِلَى مَجْلِسِی. قَالَ مُوسَى قَدْ أَعْلَمْتُکَ أَنَّنِی إِنْ حَدَدْتُهَا لَمْ تَرُدَّهَا، فَعِنْدَ ذَلِکَ عَزَمَ عَلَى قَتْلِهِ.»( المناقب ج : 4 ص : 321)

[2] . سیرة ابن هشام، ج1، ص424

[3] . بحار الانوار، ج 75، ص 350

[4] . همان

[5] کافی، ج 5، ص 111

[6] . بنگرید به. دین دریای سیاست، محمدحسین توسلی، میرستار مهدی زاده، ص 103-106

[7] . ترجمه از استاد احمد آرام،  الحیاة ج‏2 ، ص625 ؛ قَالَ فَلِمَ جَعَلَ أُولِی الْأَمْرِ وَ أَمَرَ بِطَاعَتِهِمْ قِیلَ لِعِلَلٍ کَثِیرَةٍ مِنْهَا أَنَّ الْخَلْقَ لَمَّا وَقَعُوا عَلَى حَدٍّ مَحْدُودٍ وَ أُمِرُوا أَنْ لَا یَتَعَدَّوْا ذَلِکَ الْحَدَّ (تِلْکَ الْحُدُودَ) لِمَا فِیهِ مِنْ فَسَادِهِمْ لَمْ یَکُنْ یَثْبُتُ ذَلِکَ وَ لَا یَقُومُ إِلَّا بِأَنْ یَجْعَلَ عَلَیْهِمْ فِیهِ أَمِیناً یَمْنَعُهُمْ مِنَ التَّعَدِّی وَ الدُّخُولِ فِیمَا حُظِرَ عَلَیْهِمْ لِأَنَّهُ لَوْ لَمْ یَکُنْ ذَلِکَ کَذَلِکَ لَکَانَ أَحَدٌ لَا یَتْرُکُ لَذَّتَهُ وَ مَنْفَعَتَهُ لِفَسَادِ غَیْرِهِ فَجَعَلَ عَلَیْهِمْ قَیِّماً یَمْنَعُهُمْ مِنَ الْفَسَادِ وَ یُقِیمُ فِیهِمُ الْحُدُودَ وَ الْأَحْکَامَ وَ مِنْهَا أَنَّا لَا نَجِدُ فِرْقَةً مِنَ الْفِرَقِ وَ لَا مِلَّةً مِنَ الْمِلَلِ بَقُوا وَ عَاشُوا إِلَّا بِقَیِّمٍ وَ رَئِیسٍ لِمَا لَا بُدَّ لَهُمْ مِنْهُ فِی أَمْرِ الدِّینِ وَ الدُّنْیَا فَلَمْ یَجُزْ فِی حِکْمَةِ الْحَکِیمِ أَنْ یَتْرُکَ الْخَلْقَ مِمَّا یَعْلَمُ أَنَّهُ لَا بُدَّ لَهُمْ مِنْهُ وَ لَا قِوَامَ لَهُمْ إِلَّا بِهِ فَیُقَاتِلُونَ بِهِ عَدُوَّهُمْ وَ یَقْسِمُونَ بِهِ فَیْئَهُمْ وَ یُقِیمُ لَهُمْ جُمُعَتَهُمْ وَ جَمَاعَتَهُمْ وَ یَمْنَعُ ظَالِمَهُمْ مِنْ مَظْلُومِهِم (عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج2، ص 101)

[8] . عَنْ عَبْدِ الْعَزِیزِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ کُنَّا مَعَ الرِّضَا ع قَالَ: ... إِنَّ الْإِمَامَةَ هِیَ مَنْزِلَةُ الْأَنْبِیَاءِ وَ إِرْثُ الْأَوْصِیَاءِ إِنَّ الْإِمَامَةَ خِلَافَةُ اللَّهِ وَ خِلَافَةُ الرَّسُولِ ص وَ مَقَامُ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع وَ مِیرَاثُ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ ع إِنَّ الْإِمَامَةَ زِمَامُ الدِّینِ وَ نِظَامُ الْمُسْلِمِینَ وَ صَلَاحُ الدُّنْیَا وَ عِزُّ الْمُؤْمِنِینَ إِنَّ الْإِمَامَةَ أُسُّ الْإِسْلَامِ النَّامِی وَ فَرْعُهُ السَّامِی ...الْإِمَامُ أَمِینُ اللَّهِ فِی خَلْقِهِ وَ حُجَّتُهُ عَلَى عِبَادِهِ وَ خَلِیفَتُهُ فِی بِلَادِهِ...»( الکافی، ج 1، ص 198)

 

[9] . المناقب ج 4 ص 379

۰۱ خرداد ۹۴ ، ۱۵:۳۱ ذره ی ناچیز
خدا قوت...
پاسخ:
متشکرم
۰۱ خرداد ۹۴ ، ۱۴:۵۵ "" نیک بخت"
با سلام خدمت شما دوست عزیز
وب بسیار جالبی داری!!!
برای تبادل لینک می توانید با ما همکاری کنید
متشکرم
اعلام امادگی در نظرات
بازدید وب خود را افزایش دهید
ما آماده ایم به محض اطلاع لینک می شوید
ما را با نام
گردوی بوانات و سلامتی
لینک فرمایید

gerdo-bavanat.blog.ir
سایت خوبی دارید.

امیدواریم به سایت خبری تحلیلی ما هم سربزنید.

panabosh.blog.ir

منتظر پیشنهادات و انتقادات شما هستیم.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی