امام شناسی
صفحه ای کوچک برای نشانی دادن از محوری ترین مفهوم عالم: ولایت ...
صفحه ای کوچک برای نشانی دادن از محوری ترین مفهوم عالم: ولایت ...
اطاعت کنید ازخدا ورسولش واولیاء امورایشان
حضرت امام خمینی (رض)
امام شناسی
یوم ندعوا کل اناس بامامهم...
-------------------------------------
وحدت عمومی, به معنای گردآمدن صاحبان سلیقه ها و روش های گوناگون بر گرد محور اسلام, خط امام و "ولایت فقیه" است.
این, همان اعتصام به "حبل الله" است که عموم مسلمین بدان مکلف گشته اند؛
و این, آن اسم اعظمی است که همه ی گره ها را باز, و همه ی موانع را بر طرف, و همه ی شیاطین را مغلوب می کند.
پیام امام خامنه ای به ملت ایران در چهلمین روز ارتحال امام خمینی 1368/4/23
فصل چهارم: ضرورت تشکیل حکومت در اسلام
دلایل لزوم تشکیل حکومت اسلامی در قرآن
شماره 5
2-4. لزوم طرد ولایت طاغوت
قرآن کریم، هر ولایتی غیر از ولایت خدا را به عنوان ولایت طاغوت معرفی میکند و میگوید: هر کسی که تحت ولایت خدا نباشد،تحت ولایت طاغوت است. طاغوت یعنی چه؟ طاغوت از ماده طغیان است. طغیان یعنی سرکشی کردن و از محدوده دایره طبیعی و فطری زندگی انسان فراتر رفتن؛ مثلاً فرض بفرمایید انسان برای کامل شدن پدید آمدهاست آن کسی که انسان را از کامل شدن بیندازد، طاغوت است.[1]
قرآن میفرماید: «الَّذینَ
آمَنُوا یُقاتِلُونَ فی سَبیلِ اللَّهِ»؛ آن
کسانی که ایمان آوردهاند،
مقاتله و ستیزشان در راه خداست. «وَ الَّذینَ
کَفَرُوا یُقاتِلُونَ فی سَبیلِ الطَّاغُوتِ»؛ آن
کسانیکه به دین، کفر و انکار ورزیدهاند
مقاتله و ستیزشان در راه طاغوت است. و بعد میفرماید: «فَقاتِلُوا
أَوْلِیاءَ الشَّیْطانِ»؛ با اولیاء و پیوستگان شیطان
ستیز و مقابله و مقاتله بکنید...[2]
آن کسی که تحت فرمان ولی حقیقی زندگی نمیکند باید بداند که تحت فرمان طاغوت و
شیطان زندگی میکند. ممکن است بپرسید مگر تحت فرمان شیطان وطاغوت زندگی کردن وتن به
فرمان او دادن چه مفسدهای
دارد؟ این هم یکی از نکات آیات امروز است، قرآن در این زمینه به ما چند جواب
میدهد: جواب اول این است که اگر تن به ولایت شیطان دادی شیطان برتمام انرژیهای
سازنده و خلاق و آفریننده و ثمربخش وجود تو مسلط خواهد شد، اگر چنانچه گردنت را به
طرف شیطان و طاغوت بردی که ریسمان ولایتش را بر گردن تو بیندازد،دیگر ازدست او
خلاصی پیدا نخواهی کرد، هر چه در وجود تو از نیرو و ابتکار و از فعالیتهای سازنده
و از جلوههای درخشنده وجود دارد، تحت قبضه طاغوت و شیطان در خواهد آمد و وقتیکه
تمام وجودت در قبضه او
در آمد به آسانی میتواند تو را در همان
راهی که میخواهد و با هر وسیلهای
که میخواهد بکشاند و ببرد، و پیداست که شیطان و طاغوت انسان را به نور و معرفت و
آسایش و رفاه و معنویت رهنمون نمیشود، برای او این چیزها هدف نیست؛ بلکه برای
شیطان و طاغوت مصالح شخصی هدف اولی است و میخواهد آنها را تامین کند. پس تو را در
راه مصالح شخصی خود به کار میاندازد اگر به این جملات حساب شدهای که عرض شد دقت کنید، خواهید دید که
تحت هر جملهای معنایی است که با واقعیتهای
تاریخی تطبیق میکند اگرتن به ولایت طاغوت دادی تمام نیروها و انرژیها وابتکارها
و استعدادهای تو در قبضه طاغوت واقع میشود و وقتی در قبضه طاغوت واقع شد دیگر به سود
تو نخواهد بود، برای شیطان، خود او و مصالح خودش مطرح است، اگر چنانچه در راه او
افتادی در جهت مصالح و منافع خودش تو را قربانی خواهد کرد و به گمراهی خواهد
کشاند. قدرت در اختیار اوست و تو هم که خودت را به دست او دادی، میکشد هر جا که
خاطر خواه اوست؛
حلقهای در گردنم افکنده «دوست»
میکشد هر جا که خاطر خواه اوست
این آیهای که از سوره نساء میخواهم بسیار آیه قابل توجه و قابل تدبیر است: «وَ مَنْ یُشاقِقِ الرَّسُولَ مِنْ بَعْدِ ما تَبَیَّنَ لَهُ الْهُدى»؛[3] هر کس که پس از روشن شدن راه حق بر او بارسول خدا به مخاصمت و ستیزه برخیزد و ار پیغمبران جدا بشود و راهش را از راه نبوت (همان راهی که قبلاً برایتان ترسیم کردم) منشعبت کند، «وَ یَتَّبِعْ غَیْرَ سَبیلِ الْمُؤْمِنینَ»؛[4] و راهی غیر از راه مؤمنان و جامعه اسلامیو هدفهای ایمانی را پیروی بکند، خودش را از جمع مسلمانان کنار بکشند «نُوَلِّهِ ما تَوَلَّى»؛[5] همان چیزی را که خود او بر گردن افکندهاست، بر گردنش استوار میکنیم. همان ولایتی را که خود او به دست خود پذیرفته و با پای خودش در آن منطقه رفته و سکنی گزیده، او را در همان جا پا شکسته میکنیم؛ زیرا طبق آیه «إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ»[6] تو زمامت رابه شیطان دادی پس بگذار این زمام در دست شیطان بماند، این سنت خداست، این قانون آفرینش است تا اینجا مربوط به این دنیاست، برای آن دنیا در ادامة آیه میفرماید: «وَ نُصْلِهِ جَهَنَّمَ وَ ساءَتْ مَصیراً»[7] از اینجا هم یکسره راهی دوزخ قهر پروردگار و عذاب جاودانه الهی خواهد شد.[8]
اولیالامر و صاحب فرمان، آن صاحب فرمانی است که با معیارهای الهی تطبیق میکند. در حالی که آنها یک چنین شرطی را عملا شرط ندانسته و بر طبق آن عمل نکردند. «فَإِنْ تَنازَعْتُمْ فی شَیْءٍ» پس اگر در چیزی منازعه و اختلافی داشتید، «فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَ الرَّسُولِ»؛ آن را به خدا و رسول برگردانید، «إِنْ کُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ»؛ اگر شما مؤمن به خدا و روز واپسین هستید، «ذلِکَ خَیْرٌ»؛ این نیکوتر است، «وَ أَحْسَنُ تَأْویلاً»؛[9] دارای عاقبت بهتری است. ببینید مردم را متوجه میکند به عواقب نیک و فرمانروایی نیکان و عواقب سوء فرمانروایی بدان، آیه بعدی طعن به کسانی است که از این فرمان کلی سر میپیچند. «أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذینَ یَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُوا بِما أُنْزِلَ إِلَیْکَ»؛[10] آیا نمینگری به آن کسانی که میپندارند که ایمان آوردهاند به آنچه بر تو نازل شدهاست، «وَ ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِکَ»؛ و میپندارند که به آیین پیشینیان تو ایمان دارند، خودشان را مؤمن فرض میکنند، در حالیکه کاری از آنها سر میزند که منافی با ایمان به خداست، «یُریدُونَ أَنْ یَتَحاکَمُوا إِلَى الطَّاغُوتِ»؛ میخواهند تحاکم به طاغوت کنند؛ یعنی حل و فصل کار خود را به طاغوت مراجعه کنند، از طاغوت نظر بخواهند و فرمان بگیرند و بر طبق نظر او زندگی خود را به راه ببرند، این منافی با ایمان است. «وَ ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِکَ»؛ میخواهند نزد طاغوت تحاکم کنند، در حالی که «وَ قَدْ أُمِرُوا أَنْ یَکْفُرُوا بِهِ»؛ در حالی که به آنها فرمان داده شده است که به طاغوت کفر بورزد، «وَ یُریدُ الشَّیْطانُ أَنْ یُضِلَّهُمْ ضَلالاً بَعیداً»؛[11] و شیطان میخواهد که آنان را گمراه کند، گمراهی و سرگشتگی بسی دور. که من احتمال میدهم این شیطان همان خود طاغوت است و چیز دیگری نیست، اینها میخواهند سراغ طاغوت بروند، غافل از اینکه این شیطانی که به عنوان طاغوت در قرآن شناخته میشود، آنها را از راه راست دور میکند و آنها از وادیهای سرگردانی سر در خواهند آورد. شیطان آنها را آنچنان از جاده دور میاندازد که برگشتنش کار یک ذرّه و دو ذرّه نیست. خیلی به دشواری میتوانند به راه راست و هدایت برگردند.[12]
شرع و عقل حکم مىکند که نگذاریم وضع حکومتها به همین صورت ضد اسلامى یا غیر اسلامى ادامه پیدا کند. دلایل این کار واضح است:
چون برقرارى نظام سیاسى غیر اسلامى به معناى بىاجرا ماندن نظام سیاسى اسلام است.
همچنین به این دلیل که هر نظام سیاسى غیر اسلامى نظامى شرکآمیز است، چون حاکمش «طاغوت» است؛ و ما موظفیم آثار شرک را از جامعه مسلمانان و از حیات آنان دور کنیم و از بین ببریم.
و باز به این دلیل که موظفیم شرایط اجتماعى مساعدى براى تربیت افراد مؤمن و با فضیلت فراهم سازیم. و این شرایط درست ضد شرایط حاکمیت «طاغوت» و قدرتهاى نارواست. شرایط اجتماعىاى که ناشى از حاکمیت «طاغوت» و نظام شرکآمیز است، لازمهاش همین فسادى است که مىبینید. این همان «فَسادٍ فِی الْأَرْض»[13] است که باید از بین برود؛ و مسببین آن به سزاى اعمال خود برسند. این همان فسادى است که فرعون با سیاست خود در کشور مصر به وجود آورد، و «إِنَّهُ کانَ مِنَ الْمُفْسِدینَ».[14]
در این شرایط اجتماعى و سیاسى، انسان مؤمن و متقى و عادل نمىتواند زندگى کند و بر ایمان و رفتار صالحش باقى بماند. و دو راه در برابر خود دارد: یا اجباراً اعمالى مرتکب شود که شرکآمیز و ناصالح است. یا براى اینکه چنین اعمالى مرتکب نشود و تسلیم اوامر و قوانین «طواغیت» نشود با آنها مخالفت و مبارزه کند تا آن شرایط فاسد را از بین ببرد.
ما چاره نداریم جز اینکه دستگاههاى حکومتى فاسد و فاسدکننده را از بین ببریم و هیأتهاى حاکمة خائن و فاسد و ظالم و جائر را سرنگون کنیم. این وظیفهاى است که همه مسلمانان در یکایک کشورهاى اسلامى باید انجام بدهند، و انقلاب سیاسى اسلامى را به پیروزى برسانند.[15]
اگر یک عده در خلوت، خود را به عبادت مشغول کنند، در حالىکه عرصة جامعه، ادارة جامعه، مدیریت کشور و سررشتهدارى امور، دست افکار و اهواء و مکتبهاى گوناگون باشد، آنها از این اسلام ابایى ندارند و به آن اهمیتى نمىدهند؛ اما اگر اسلام آنچنان که خدا خواسته و قرآن تشریع کرده، به معناى برنامة زندگى تلقى شد و مورد پذیرش قرار گرفت، از آن مىترسند. چرا؟ چون این اسلام، در وهلة اول دو عنصر بزرگ در درون خود دارد که یکى عبارت است از احترام به شخصیت و اهتمام به رشد انسان، و دوم جلوگیرى از نفوذ غارتگران و طاغوتها و قدرتمندان نابحق و ظالم و ستمگر جهانى. در کلمة توحید، اینها وجود دارد؛ «لاالهالاالله». یکى از مصرعهاى برجسته و مهم قصیدة «لاالهالاالله» این است که با طاغوتها، طغیانگرهاى جهانى، قدرتهاى ظالم بینالمللى و ستمگرانى که امروز شما مىبینید در دنیا چگونه تاخت و تاز مىکنند و با ملتها چه مىکنند، نمىشود کنار آمد.[16]
اگر تشکیل حکومت اسلامى از خاصیتهاى اسلام بیگانه باشد ـ یعنى اگر با ظلم و بدى و شرارت به مقابله نپردازد ـ شاید دشمن مهمى هم پیدا نکند؛ اما اسلام فقط اکتفا نمىکند که شعار طرفدارى از انسانیت سر دهد، بلکه اسلام براى تحقق این شعار، مبارزه و مقابله با شرارت و شیطانیت را هم سر مىدهد. در واقع براى اینکه اسلام بتواند سعادت را براى انسانها محقق کند، باید با عوامل و عناصرى که ضد انسانیت و ضد سعادت انسان حرکت مىکنند و حیاتشان وابسته به آن است، مبارزه کند. لذا در اسلام، جهاد و مبارزه وجود دارد. در سرتاسر قرآن، نام شیطان و مفهوم شیطنت، از بسیارى از مفاهیم، بیشتر تکرار شدهاست؛ براى اینکه مردم، شیطان و حضور شیطان را فراموش نکنند. اگر فراموش کردید که دشمن در کمین شماست، غفلت، شما را فرا خواهد گرفت، حرکت را کند خواهد کرد و از بین خواهد برد ـ یعنى بزرگترین فرصت براى دشمن است ـ لذا شما ببینید در طول این سالهاى متمادى، هر وقت، هر کسى و هرجا، از دشمنى دشمنان و توطئة مستکبران و دشمنى امریکا و اسرائیل و بقیة مخالفان آزادى و سعادت بشر سخن گفتهاست، از سوى تبلیغاتچیهاى جهانى مورد تخطئه قرار گرفتهاست! آنها مىخواهند ملت ایران فراموش کند که دشمنى دارد.[17]
[1]. سید علی خامنه ای (رهبر معظم انقلاب)، کتاب ولایت، ص 103
[2]. کسانى که ایمان دارند، در راه خدا پیکار مىکنند و آنها که کافرند، در راه طاغوت [بت و افراد طغیانگر]. پس شما با یاران شیطان، پیکار کنید! (و از آنها نهراسید!) زیرا که نقشه شیطان، (همانند قدرتش) ضعیف است. (نساء: 76)
[3]. «وَ مَنْ یُشاقِقِ الرَّسُولَ مِنْ بَعْدِ ما تَبَیَّنَ لَهُ الْهُدى وَ یَتَّبِعْ غَیْرَ سَبیلِ الْمُؤْمِنینَ نُوَلِّهِ ما تَوَلَّى وَ نُصْلِهِ جَهَنَّمَ وَ ساءَتْ مَصیرا»؛ و هر کس بعد از آنکه حق برایش روشن شد مخالفت رسول کند و روشى غیر راه مؤمنین اتخاذ نماید، وى را به همان وضعى که دوست دارد واگذاریم و به جهنم در آریم که چه بد سر انجامى است. (نساء: 115)
[4]. همان
[5]. همان
[6]. (امّا) خداوند سرنوشت هیچ قوم (و ملّتى) را تغییر نمىدهد مگر آنکه آنان آنچه را در خودشان است تغییر دهند! (الرعد: 11)
[7]. به دوزخ داخل مىکنیم و جایگاه بدى دارد. (نساء: 115)
[8]. سید علی خامنه ای (رهبر معظم انقلاب)، کتاب ولایت، ص 107-102
[9]. نساء: 59
[10]. نساء: 60
[11]. همان
[12]. سید علی خامنه ای (رهبر معظم انقلاب)، کتاب ولایت، ص 94-92
[13]. فساد در روى زمین بکشد. (مائده: 32)
[14]. او به یقین از مفسدان بود! (قصص: 4)
[15]. امام خمینی، کتاب ولایت فقیه، ص 35
[16]. بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار اعضاى اتحادیة انجمنهاى اسلامى دانشآموزان 26/6/1382
[17]. بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار جمع کثیرى از مردم آمل 21/3/1377