امام شناسی
صفحه ای کوچک برای نشانی دادن از محوری ترین مفهوم عالم: ولایت ...
صفحه ای کوچک برای نشانی دادن از محوری ترین مفهوم عالم: ولایت ...
اطاعت کنید ازخدا ورسولش واولیاء امورایشان
حضرت امام خمینی (رض)
امام شناسی
یوم ندعوا کل اناس بامامهم...
-------------------------------------
وحدت عمومی, به معنای گردآمدن صاحبان سلیقه ها و روش های گوناگون بر گرد محور اسلام, خط امام و "ولایت فقیه" است.
این, همان اعتصام به "حبل الله" است که عموم مسلمین بدان مکلف گشته اند؛
و این, آن اسم اعظمی است که همه ی گره ها را باز, و همه ی موانع را بر طرف, و همه ی شیاطین را مغلوب می کند.
پیام امام خامنه ای به ملت ایران در چهلمین روز ارتحال امام خمینی 1368/4/23
بسم الله الرحمن الرحیم
إِنْ یَثْقَفُوکُمْ یَکُونُوا لَکُمْ أَعْداءً وَ یَبْسُطُوا إِلَیْکُمْ أَیْدِیَهُمْ وَ أَلْسِنَتَهُمْ بِالسُّوءِ وَ وَدُّوا لَوْ تَکْفُرُونَ(2) لَنْ تَنْفَعَکُمْ أَرْحامُکُمْ وَ لا أَوْلادُکُمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ یَفْصِلُ بَیْنَکُمْ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصیرٌ(3)
شأن نزول آیات اولیه سوره مبارکه ممتحنه درباره حاطب ابن ابی بلتعه است.
حاطب یک مسلمان کم ایمانی بود. وقتی پیغمبر خواست برود به جنگ با کفار قریش, حاطب فکر کرد که ممکن است پیغمبرر در این جنگ مغلوب بشود و خویشاوندان او که در میان کفار هستند, مورد آسیب قرار بگیرند و این درحالی است که او جزو سربازان پیغمبر است.. اینجا خواست یک زرنگی به خرج بدهد. فکر کرد حالا که ما کنار پیغمبر هستیم و در رکاب او جهاد می کنیم و ثواب مجاهدین در راه خدا را هم داریم, احتیاطا یک نامه ای هم بنویسیم به کفار, و دوستی و وفاداری خودمان را نسبت به آن ها هم اعلام کنیم؛ چه ضرری دارد؟! در این حالت اگر در میدان جنگ با آن ها روبه رو شدیم, البته کمکشان نمی کنیم. اما با این نامه انها را خام کنیم و هم خدا را داشته باشیم هم خرما را.
یک نامه ای نوشت به سران قریش, خودش را هم خوب معرفی کرد تا بدانند که این با آن ها خوب و دوست و مهربان است. نامه را داد به زنی, زن هم نامه را میان گیسوان یا لباسهایش گذاشت و به طرف مکه راه افتاد.
پیغمبر به وسیله وحی از ماجرا مطلع شد. امیرالمومنین و چند نفر دیگر را به دنبال زن فرستاد تا در میانه ی راه نامه را از او گرفتند. پیغمبر فرمود: چرا این کار را کردی؟ چرا اسرار نظامی و جنگی را برای دشمن فاش کردی؟
گفت: یا رسول الله, من آن جا دوستان و خویشاوندانی دارم, می ترسم آن ها مورد زحمت قرار بگیرند, خواستم این نامه را بنویسم که شاید دل آن ها یک قدری نسبت به من نرم بشود.
آیه قرآن در جواب می گوید: اشتباه نکنید, دل آن ها با شما نرم نخواهد شد. آن کسانی که از لحاظ فکری ضد شما هستند, آن کسانی که دین شما, ایمان شما به زیان آن هاست و همت بر نابودی دین و ایمان شما گماشته اند, اینها هرگز با شما مهربان و دوست نخواهند بود. این آیه بعدی این مطلب را بیان می کند, می فرماید: «ان یثقفوکم» اگر دست بیابند بر شما «یکونوا لکم اعداء» دشمن شما خواهند بود.
ای حاطب بن ابی بلتعه ی نادان! خیال نکن اگر این جا یک کمکی به آن ها کردی, فردا کمک تو را سپاس می گویند. نه؛ کمکشان کردی, بیشتر بر تو مسلط می شوند, بیشتر دست ظلم و جور را برروی تو می گشایند. «و یبسطوا الیکم ایدیهم و السنتهم بالسّوء» دست و زبان خود را به بدی بر روی شما می گشایند. شما را بیشتر تحت فشار قرار داده, تحقیرتان می کنند. شما را بی حیثیت و بی شرافت می کنند.
«ودّوا لو تکفرون» فردا اگر بر شما مسلط بشوند, همین یک ذره عقیده ی قلبی را هم نمی گذارند در دل داشته باشید. دوست دارند شما کافر شوید. خیال نکنید اجازه می دهند آزاد باشید در اسلام و انجام وظایف اسلامی تان.
بعد آیه ای و جمله ی قاطعی راجع به خویشاوندان حاطب و همه ی حاطب های تاریخ (هرکس مثل حاطب باشد و با دشمن همکاری کند) بیان می کند.
شما برای خاطر فرزندان, قوم و خویشان و نزدیکانتان حاضرید با دشمن خدا بسازید؟ برای جلب دوستی بندگان ضعیف خدا و جلب منافع خود و نزدیکانتان حاضرید از فرمان خدا بگذرید و با دشمن خدا دوستی کنید؟
مگر این اولاد و ارحام چقدر به درد انسان می خورند؟ آیا آن ها انسان را از عذاب خدا نجات می دهند؟
«لن تنفعکم ارحامکم و لا اولادکم» ارحام و خویشان و فرزندان شما به شما سودی نمی بخشد «یوم القیامه یفصل بینکم» در روز قیامت میان شما و انها جدایی افکنده می شود.
روز قیامت انسان این قدر خودش گرفتار است که به گرفتاری دیگران نمی رسد, حتی فرزندش.
بسم الله الرحمن الرحیم
بنده فکر می کنم سوره ممتحنه را می شود به این معنا (اتصال مومنان هم جبهه با یکدیگر), اسمش را گذاشت سوره «ولایت».
آیات سوره ممتحنه این معنا را به خوبی روشن می کند. آیات یک تا چهارم را بررسی می کنیم:
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا عَدُوِّی وَ عَدُوَّکُمْ أَوْلِیاءَ تُلْقُونَ إِلَیْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ وَ قَدْ کَفَرُوا بِما جاءَکُمْ مِنَ الْحَقِّ یُخْرِجُونَ الرَّسُولَ وَ إِیَّاکُمْ أَنْ تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ رَبِّکُمْ إِنْ کُنْتُمْ خَرَجْتُمْ جِهاداً فی سَبیلی وَ ابْتِغاءَ مَرْضاتی تُسِرُّونَ إِلَیْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ وَ أَنَا أَعْلَمُ بِما أَخْفَیْتُمْ وَ ما أَعْلَنْتُمْ وَ مَنْ یَفْعَلْهُ مِنْکُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَواءَ السَّبیلِ.
«بسم الله الرحمن الرحیم*یاایهاالذین امنوا» ای کسانی که ایمان آورده اید, «لاتتّخذوا عدوّی و عدوّکم اولیاء» دشمن من و دشمن خودتان را اولیاء (ولی ها) نگیرید. برخی معنا می کنند: دشمن من و دشمن خودتان را دوست خود مگیرید؛ این معنای کاملی نیست. فقط مسئله دوستی و محبت نیست؛ بالاتر از اینهاست. ولیّ خودتان نگیرید, یعنی هم جبهه ی خودتان ندانید, یعنی خودتان را در صف آن ها قرار ندهید, یعنی در دل, خودتان و آن ها را در یک صف فرض نکنید. آن کسی که دشمن خدا و دشمن شماست, در کنار خودتان ندانید او را, بلکه روبه رو و دشمن و معارض با خودتان ببینید.