امام شناسی
صفحه ای کوچک برای نشانی دادن از محوری ترین مفهوم عالم: ولایت ...
صفحه ای کوچک برای نشانی دادن از محوری ترین مفهوم عالم: ولایت ...
اطاعت کنید ازخدا ورسولش واولیاء امورایشان
حضرت امام خمینی (رض)
امام شناسی
یوم ندعوا کل اناس بامامهم...
-------------------------------------
وحدت عمومی, به معنای گردآمدن صاحبان سلیقه ها و روش های گوناگون بر گرد محور اسلام, خط امام و "ولایت فقیه" است.
این, همان اعتصام به "حبل الله" است که عموم مسلمین بدان مکلف گشته اند؛
و این, آن اسم اعظمی است که همه ی گره ها را باز, و همه ی موانع را بر طرف, و همه ی شیاطین را مغلوب می کند.
پیام امام خامنه ای به ملت ایران در چهلمین روز ارتحال امام خمینی 1368/4/23
فصل چهارم: ضرورت تشکیل حکومت در اسلام
1. زیرساختهای نظری بحث
1-1. تفاوت مفهوم سیاست در اسلام و غرب
سیاست این است که جامعه را هدایت کند و راه ببرد، تمام مصالح جامعه را در نظر بگیرد و تمام ابعاد انسان و جامعه را در نظر بگیرد و اینها را هدایت کند به طرف آن چیزی که صلاحشان هست، صلاح ملت هست، صلاح افراد هست و این مختص به انبیاست. دیگران این سیاست را نمیتوانند اداره کنند، این مختص به انبیا و اولیاست و به تبع آنها به علمای بیدار اسلام.[1]
تلاشهایى که انسانها مىکنند، بعضى مربوط به مسائل شخصى آنهاست که بخش کوچکترى از فعالیتهاى انسانى را شامل مىشود ـ مثل معیشت و معنویت و عواطف و ارتباطات شخصى آنها با این و آن ـ اما بخش بزرگتر فعالیتهاى انسانى، فعالیتهایى است که در صحنة جامعه با تلاش جمعى صورت مىگیرد، که به آن «سیاست» مىگویند.[2]
سیاست به معناى پشت هم اندازى و فریب و دروغ گفتن به افکار عمومى مردم، مطلوب اسلام نیست. سیاست یعنى ادارة درست جامعه؛ این جزو دین است.[3]
آن مردک وقتى که آمد (در زندان) پیش من، من بودم و آقاى قمى (سلمهاللَّه)، که اکنون هم گرفتارند، گفت: سیاست عبارت از بدذاتى، دروغگویى و... خلاصه پدرسوختگى است. و این را بگذارید براى ما! راست هم مىگفت. اگر سیاست عبارت از اینها است، مخصوص آنها مىباشد. اسلام که سیاست دارد، مسلمانان که داراى سیاست مىباشند، ائمه هدى (علیهمالسلام) که «ساسةالعباد» هستند، غیر این معنایى است که او مىگفت. او مىخواست ما را اغفالکند.[4]
بسم الله الرحمن الرحیم
فصل چهارم:
اگر انگیزه و مطالبة حاکمیت اسلام را از اسلام کسر کنیم، این همه معارضه و مزاحمت نسبت به اسلام و مسلمین از سوى قدرتمندان باقى نخواهد ماند. قضیة اصلى حاکمیت اسلام است. اگر عمل مسلمین به احکام اسلامى یعنى همین احکام فردى و عبادات؛ به گاو و گوسفند قدرتمندان جهانى ضررى نزند و سیاست استعمارى و سلطه طلب آنها را تهدید نکند آن قدرها با اسلام داعیه بر مبارزه نخواهد داشت. شعار جدایى دین از سیاست که در دوران اخیر یعنى در صد سال، صد و پنجاه سال اخیر بوسیلة استعمارگران در میان مسلمین رایج شد ناشى از همین قضیه بود. آنها با نماز و روزه و بقیة عبادات اگر انگیزه و تمایل به حاکمیت اسلام و حاکمیت سیاست اسلامى نباشد نمىجنگد لذا شما مىبینید در کشورهاى اسلامى گاهى در مواردى کسانى هستند که ظواهر اسلامى را هم رعایت مىکنند اما سیاست آنها، حرکت آنها، جهتگیرى کلى کشور آنها درست بر طبق خواست سیاستهاى استعمارى و استکبارى است. در رژیم منحط گذشته هم همین جور بود با ظواهر اسلامى و با عبادات تا آنجایى که صحبت از سیاست نباشد تهدید حاکمیت طاغوت نباشد هیچگونه معارضهاى نبود. پس توجه مىفرمایید که مسئلة حاکمیت در اسلام چقدر مهم است.[1]
اگر علماى اسلام قبول مىکنند که قرآن فرمودهاست:
«وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ لِیُطاعَ بِإِذْنِ اللَّه».[2]
پیامبر نیامد که نصیحتى بکند، حرفى بزند، مردم هم کار خودشان را بکنند و به او هم احترامى بگذارند؛ آمد تا مورد اطاعت قرار بگیرد، جامعه و زندگى را هدایت کند، نظام را تشکیل بدهد و انسانها را به سمت اهداف زندگى درست پیش ببرد. اگر علماى اسلام قبول دارند که قرآن کریم مىفرماید:
«لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکِتابَ وَ الْمیزانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ».[3]
اقامة قسط و عدل و رفع ظلم و ایجاد زندگى صحیح براى بشر، هدف ادیان است، پس باید حرکت به سمت حاکمیت اسلام باشد و حاکمیت اسلام در کشورها و جوامع اسلامى، امرى ممکن است.[4]
پس از رحلت رسول اکرم (صلیالله علیه و آله)، هیچ یک از مسلمانان در این معنا که حکومت لازم است، تردید نداشت. هیچ کس نگفت حکومت لازم نداریم. چنین حرفى از هیچ کس شنیده نشد. در ضرورت تشکیل حکومت همه اتفاق نظر داشتند. اختلاف فقط در کسى بود که عهدهدار این امر شود و رئیس دولت باشد. لهذا، پس از رسول اکرم (صلی الله علیه و آله)، در زمان متصدیان خلافت و زمان حضرت امیر (علیهالسلام)، هم حکومت تشکیل شد. سازمان دولتى وجود داشت و اداره و اجرا صورت مىگرفت.[5]
[1]. حضرت ایت الله خامنه ای در خطبههاى نماز جمعه 16/11/1366
[2]. و ما هیچ رسولى نفرستادیم، مگر براى این که مردم او را به خاطر اینکه از طرف ما است اطاعت کنند. (نساء: 64)
[3]. ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم، و با آنها کتاب (آسمانى) و میزان (شناسایى حقّ از باطل و قوانین عادلانه) نازل کردیم تا مردم قیام به عدالت کنند. (حدید: 25)
[4]. سخنرانى رهبر معظم انقلاب در دیدار با مسئولان کشورى و لشکرى و میهمانان شرکت کننده در کنفرانس وحدت اسلامى 16/7/1369
[5]. امام خمینی، کتاب ولایت فقیه، ص 28
[6]. پیام رهبر معظم انقلاب به مناسبت اولین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینى(ره) 10/3/1369