امام شناسی
صفحه ای کوچک برای نشانی دادن از محوری ترین مفهوم عالم: ولایت ...
صفحه ای کوچک برای نشانی دادن از محوری ترین مفهوم عالم: ولایت ...
اطاعت کنید ازخدا ورسولش واولیاء امورایشان
حضرت امام خمینی (رض)
امام شناسی
یوم ندعوا کل اناس بامامهم...
-------------------------------------
وحدت عمومی, به معنای گردآمدن صاحبان سلیقه ها و روش های گوناگون بر گرد محور اسلام, خط امام و "ولایت فقیه" است.
این, همان اعتصام به "حبل الله" است که عموم مسلمین بدان مکلف گشته اند؛
و این, آن اسم اعظمی است که همه ی گره ها را باز, و همه ی موانع را بر طرف, و همه ی شیاطین را مغلوب می کند.
پیام امام خامنه ای به ملت ایران در چهلمین روز ارتحال امام خمینی 1368/4/23
سلار دیلمی (قدس سره) متوفای ۴۶۳ ه.ق
ایشان از فقیهان و اندیشمندان نامدار قرن پنجم قمری است. سلار دیلمی بعد از عصر غیبت یکی از مشایخ و از مهم ترین عالمان و پیشوایان امامیه بودهاست.
شیخ طوسی (قدس سره) متوفای۴۶۰ هـ . ق
وی از ارکان و بزرگان فقهای شیعه در قرن پنجم بوده است. بعد از وفات سید مرتضی زعامت شیعیان بر عهدهی وی قرار گرفت و او نیز با تربیت هزاران شاگرد و تألیف دهها اثر ماندگار علمی، خدمت بزرگی به عالم اسلام به ویژه مذهب امامیه به انجام رساند که تأثیر عظیم کار وی هم اکنون نیز قابل مشاهده است:
ابی الصلاح حلبی (قدس سره) متوفای۴۴۷ ه.ج
تقی الدین حلبی، فقیه بزرگ، محدث و مفسر، از شاگردان سیدمرتضی و شیخ طوسی بود که در سال ۳۷۴ متولد و در سال ۴۴۷ قمری بدرود حیات گفت.[۱]
وی در کتاب الکافی به مسائلی از قبیل لزوم و عدم لزوم دولت و ریاست حاکمه برای جامعه، شرایط امام امت و اوصافش، شرایط نایب امام و اوصافش، زکات، خمس، انفال، غنایم، فسق و احکام فساق، حدود و تعزیرات، قاضی، شرایط و اوصاف او، جهاد، امر به معروف و نهی از منکر، نماز جمعه، عیدین و… پرداخته است. وی در بسیاری از این موارد، به مسائل فقه حکومتی اسلام پرداخته و فتوا صادر نموده است. ایشان همچنین در فصلی خاص با عنوان «فصل فی تنفیذ الاحکام» به این مباحث میپردازد.
سید مرتضی (قدس سره) متوفای۴۳۶ ه.ق
علی بن الحسین، ملقب به سید مرتضی و علم الهدی از بزرگان فقهای امامیه و یکی از بزرگ ترین دانشمندان شیعهی امامیه است. او مشهور به سید مرتضی (لقبی که آن را از جدش حضرت علی (ع) در یک رؤیای صادقه دریافت داشت) است. وی فضیلتهای منحصر به فردی داشت و شیعه و سنی بر فضل وی شهادت داده اند. او در ۲۵ ربیع الاول سال ۴۳۶ وفات یافت و فرزندش در منزلش بر او نماز گزارد و در همان جا دفن شد جنازهی او بعد از مدتی به کربلا و کنار جدش امام حسین (ع) منتقل شد».[۱]
«ابوعبدالله محمد بن محمد بن نعمان معروف به ابن المعلم از جمله متکلمین امامیه است که در زمان خود ریاست شعبه را در دست داشت و ازپیشگامان علم و صنعت کلام بود. او فقیهی خوش فکر، تیزبین و حاضر جواب بود. در سال ۳۳۸ متولد شد و دوم شوال ۴۱۳ وفات یافت. روز وفات وی به جهت کثرت نمازگزاران بر جنازهی وی و گریه کنندگان بر او از موافق و مخالف روزی بیمانند بود.»[۱]
ابوجعفر محمد بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه معروف به صدوق یکی از بزرگ ترین محدثان شیعه در آغاز عصر غیبت کبرا است. نجاشی مینویسد: وی ساکن ری، شیخ و فقیه ما و شخصیت برجستهی شیعه در خراسان بود. و در سال ۳۵۵ وارد بغداد شد و بزرگان شیعه از او حدیث شنیدند، در حالی که او در سن جوانی بود»[۱].
وی نیز مانند کلینی مؤلف یکی از کتب اربعهی شیعه به نام «من لا یحضره الفقیه» میباشد. گرچه حیات علمی صدوق در دورهی محدثان قرار گرفته است، اما در کتابهایی که وی تألیف کرده، میتوان کم و بیش فتاوی خود ایشان را نیز ملاحظه کرد.
محمد بن یعقوب بن اسحق کلینی رازی، از نخستین محدثان امامیه و مؤلف کتاب عظیم کافی است. «محمد بن یعقوب الکلینی، یکنی اباجعفر، ثقه، عارف بالاخبار… و توفی محمد بن یعقوب سنه ثمان و عشرین و ثلاثمأه ببغداد[۱] و دفن بباب الکوفهی مقبرتها».[۲] او در دوران غیبت صغرا میزیسته است. کتاب کافی وی یکی از کتب چهارگانهای است که فقیهان شیعه برای استنباط احکام به روایات آن استناد کرده و هر یک به نحوی از آن سود جسته اند.
با توجه به نزدیکی این دوره از تاریخ فقه شیعه با عصر حضور ائمه (ع) و ابتدای عصر غیبت، آنچه این دوره را از دورههای پیشین و پسین متمایز میکند، بحث نقل احادیث و شیوهی تدوین آنهاست. نقل و ثبت پیش از این دوره و در عصر ائمه (ع) نیز صورت میگرفت، اما با شیوهای متفاوت؛ مثلاً راویان آنچه را که با واسطه یا به طور مستقیم از امامان معصوم (ع) میشنیدند و میدیدند، به همان صورت که فرا گرفته بودند ـ ولو به صورت متفرق و پراکنده و نامنظم، یادداشت میکردند. و در کنار روایت مرتبط با صلاه یا زکاه، روایتی در باب قصاص یا دیات را نیز مینوشتند اما در این زمان، محدثان با ملاحظهی روایاتی که به این شکل ثبت شده بوده و تأمل در آنها، هر روایتی را در باب مناسب خود ثبت و ضبط مینمودند[۱]. بنابراین کتب حدیث که در این زمان نوشته شده، دارای ابواب متنوع و مختلف و منظم بوده و کمتر میتوان روایات پراکنده در این کتب یافت. بر همین اساس، بعدها این دوره از فقه شیعه به عصر حدیث یا دورهی محدثان شهرت یافت؛ چرا که مهم ترین منابع شیعه در این زمان توسط بزرگ ترین محدثان فقیه، نگاشته و تدوین شد. با توجه به این مقدمه، نباید توقع داشت که در کتب این دوره، فقیهان به صورت گسترده فتاوی خویش و دیگران را متذکر گردند و علاوه بر دلایل نقلی، احتجاجات عقلی را نیز مددرسان فتوای خویش کنند. بلکه کتب فقهی این دوره، صرفاً فروعی بوده که در روایات وارد شده و غالباً با همان مضامین و تعبیرات آورده میشود. بنابر این فقه سیاسی نیز در این زمینه تافتهی جدابافتهای نیست و نمیتوان آن را از موارد فقهی دیگر مستثنا کرد.
نیمه دوم سده نخست و نیمه اول سده دوم را باید سالهای بالندگی نظریه ولایت قلمداد کرد. در این سالها امام باقر و امام صادق(ع) در رد دولت ظالم و «حکومتهای عرفی» و تثبیت «حکومت فقیه» اظهار نظر فقهی کردند. این پدر و پسر اولین دانشگاه (آکادمی) فقه، معارف و علوم تجربی را پایه گذاری کردند که در پرتو آن شاگردان برجسته دانشگاه در سراسرکشور پراکنده شدند و مقامهای مهمی را در بسیاری از گروههای عمده فقه و کلام به دست آوردند (در کوفه، مدینه و بصره) و آثاری در زمینه نظریه شیعی برای نمونه در سده دوم هجری هشام و مؤمن الطاق رساله هایی در امامت منتشر ساختند. که از روشن ترین نوشته هایی بود که تا آن زمان درباره دیدگاه ولایت نوشته شده بود. در این رساله ها استدلال می شد که «ولایت»، ساختاری است که برای بقاء جامعه و تعالی انسانها ضرورت دارد و در واقع از جهت ایدئولوژیکی از ولایت فقیه پشتیبانی کردند. شش هزار و ششصد کتاب حاصل فعالیت آکادمیک چهار هزار شاگرد نخبه مکتب صادقین(ع) بود که کتب فقهی آنها به «اصول چهارگانه» معروف بودند. از همه اینها بالاتر جلسات فقهی بود که مردم دسته دسته می آمدند و مسئله های خود را مطرح کرده پاسخ می گرفتند. بنابراین طبقه ای در این زمان رسما به وجود آمدند که به نام «فقهاء» نامیده می شدند. در هرشهری از شهرها یک فقیه وجود داشت که در مسائل نظری نظر می داد. تمام فقهاء بزرگ اهل تسنن یا بلاواسطه و یا با واسطه، شاگردان این پدر و پسر در طول نیم قرن بوده اند.
مکتب علوی در دهه ۴۰ ه.ق بر اثر شهادت امام علی(ع)، پراکنده شدن شیعیان و سکوت بسیاری از فقهاء جامعه، در سراشیب غربت افتاد اما از میان نرفت. در آن زمان چهره های سرشناس چون «کمیل بن زیاد»، «سعید بن جبیر»، «سعید بن مسیب » در پرتو دانش امامان معصوم(ع) همچنان در این مکتب دوره رشد و نمو پیدا کردند و از امام حسن(ع) احکام شرعی را فرا گرفتند. در این عصر چون بنی امیه بر سرنوشت مسلمین مسلط شدند برای محو اهل بیت از صحنه زندگی دینی و سیاسی مردم به هر حیله ای دست زدند. مدت ۵۸ سال علی(ع) خلیفه مسلمین را بر فراز منبرها لعن کردند. گروهی از علما را با پول و تهدید و تطمیع به طرف خود جذب و یا آنها را بی تفاوت کردند و به قتل رساندند یا تحت کنترل شدید درآوردند. از جمله فقهاء و فضلای بزرگ و مبارزی که در طی این دوره به شهادت رسیدند عبارت بودند از: سعید بن جبیر، رشیدالهجری، جریرة العبدی، میثم تمار، کمیل بن زیاد، حجر بن عدی که از قهرمانان فتح نهاوند بود.