سايت من
آخرين عناوين
مطالب سايت
درباره سايت

    آمار و امکانات سايت

سايت من

پیوندها، پیوندهای روزانه، موضوعات، نویسندگان و ...

 
 

موضوعات مطالب سايت

پیوندهای روزانه

   درباره سايت

یوم ندعوا کل اناس بامامهم...
-------------------------------------
وحدت عمومی, به معنای گردآمدن صاحبان سلیقه ها و روش های گوناگون بر گرد محور اسلام, خط امام و "ولایت فقیه" است.
این, همان اعتصام به "حبل الله" است که عموم مسلمین بدان مکلف گشته اند؛
و این, آن اسم اعظمی است که همه ی گره ها را باز, و همه ی موانع را بر طرف, و همه ی شیاطین را مغلوب می کند.

پیام امام خامنه ای به ملت ایران در چهلمین روز ارتحال امام خمینی 1368/4/23

دنبال کنندگان ۲ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

امام شناسی
متاسفانه امکان درج خودکار کادر جستجو یا جعبه دنبال کنندگان در این قالب وجود ندارد، لطفا برای درج از حالت دستی استفاده نمایید.
  •  

  •  

  •  

  مطالب سايت

 

امام شناسی

 

فصل هجدهم:شبهات رایج/شبهه سیزدهم

 بسم الله الرحمن الرحیم


فصل هجدهم: شبهات رایج


شبهه سیزدهم: 
می‎شود ولایت فقیه را به زبان ساده تعریف کرد؟

§ ولایت فقیه یعنى حاکمیت آن انسانى که در تفکر و ایمان و ایدئولوژى حاکم بر جامعه‏ى خودش از همه بهتر وارد است و بهتر مى‏شناسند. یک چنین کسى باید در یک جامعه حکومت بکند؛ یک چنین انسانى مى‏تواند این جامعه را به فلاح و نجات و به تکامل مادى و معنوى برساند.[i]


فصل هجدهم:شبهات رایج/شبهه دوازدهم

 بسم الله الرحمن الرحیم


v اتفاقاً امام صادق (علیه السلام) نیز برای اثبات ولایت علما، از آیة قرآن استفاده کرده‏اند؛ آن حضرت در روایتی که در اکثر تفاسیر معتبر روایی[1] آمده است، می‏‎فرمایند: «از جمله چیزهایى که به سبب آن، کسى مستحقّ امامت مى‏شود: پاکدامنى و پاکى از گناهان و معاصى هلاکت‏بارى است که [آدمى] را لایق آتش دوزخ مى‏کند و دیگر، آگاهى روشن از تمام حلال‏ها و حرام‏هایى که مردم بدان‏ها نیاز دارند و سوم، علم به قرآن (و شناخت خاص و عام و محکم و متشابه و ناسخ و منسوخ آن و...)» ابی عمرو زبیری پرسید: چه دلیلی وجود دارد برای آنکه ویژگی‏های رهبری و امامت، تنها در اموری است که شما فرمودید؟ حضرت فرمودند: «به‏دلیل این قول پروردگار که درباره کسانی است که از سوی خداوند در ایجاد حکومت اذن دارند؛ «إِنَّا أَنْزَلْنَا التَّوْراةَ فِیها هُدىً وَ نُورٌ یَحْکُمُ بِهَا النَّبِیُّونَ الَّذِینَ أَسْلَمُوا لِلَّذِینَ هادُوا وَ الرَّبَّانِیُّونَ وَ الْأَحْبارُ»؛[2] تورات را ما نازل کردیم که در آن هدایت و نور بود؛ انبیاء که اسلام آوردند[3]  با آن در بین یهودیان حکم مى‏کردند، و همچنین ربانیون که مربیان مردم بودند و علما، بر طبق تورات در بین مردم حکومت مى‏کردند.» پس دسته دوم از پیشوایان، یعنی ربانیون، غیر از انبیاء هستند؛ آنها کسانی هستند که مردم را با علم خود تربیت می‏کنند. و دسته سوم یعنی احبار، همان علماء هستند و آنها، غیر از دسته دوم یعنی ربانیونند.»[4]


فصل هجدهم:شبهات رایج/شبهه یازدهم

 بسم الله الرحمن الرحیم

§ سیاست به معناى پشت هم اندازى و فریب و دروغ گفتن به افکار عمومى مردم، مطلوب اسلام نیست. سیاست یعنى اداره‏ى درست جامعه؛ این جزو دین است.[i]

· آن مردک وقتى که آمد (در زندان) پیش من... گفت: سیاست عبارت از بدذاتى، دروغگویى و... خلاصه پدرسوختگى است. و این را بگذارید براى ما! راست هم مى‏گفت. اگر سیاست عبارت از اینها است، مخصوص آنها مى‏باشد. اسلام که سیاست دارد، مسلمانان که داراى سیاست مى‏باشند، ائمه‏ هدى (علیهم‏السلام) که «ساسة‏العباد» هستند، غیر این‏ معنایى است که او مى‏گفت. او مى‏خواست ما را اغفال‏کند.[ii]


فصل هجدهم:شبهات رایج/شبهه دهم

 بسم الله الرحمن الرحیم

§ سالها غفلت مسلمین و مهجور ماندن قرآن سبب شد که دستهاى تحریف بتوانند به نام دین، هر سخن باطلى را در اذهان جاى داده و بدیهی‏ترین اصل دین خدا را منکر شوند و شرک را جامه‌ى توحید پوشانده و مضمون آیات قرآن را بى‌دغدغه انکار کنند، و در حالى که قرآن اقامه‌ى قسط را هدف از ارسال رسل مى‌داند؛ «لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکِتابَ وَ الْمیزانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ»[1]... و در حالى که آیات کریمه‌ى قرآن، اعتماد به ستمگران را ممنوع مى‌سازد و به پیروان خود مى‌فرماید: «وَ لا تَرْکَنُوا إِلَى الَّذینَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّکُمُ النَّارُ»،[2] و گردن نهادن به ظلم طاغوت را منافى با ایمان مى‌شمرد و مى‌گوید: «أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذینَ یَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُوا بِما أُنْزِلَ إِلَیْکَ وَ ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِکَ یُریدُونَ أَنْ یَتَحاکَمُوا إِلَى الطَّاغُوتِ وَ قَدْ أُمِرُوا أَنْ یَکْفُرُوا بِهِ»،[3] و کفر به طاغوت را در کنار ایمان به خدا قرار مى‌دهد؛ «فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ یُؤْمِنْ بِاللَّهِ فقد استَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقى»،[4] و در حالى که نخستین شعار اسلام، توحید، یعنى نفى همه‌ى قدرتهاى مادى و سیاسى و همه‌ى بتهاى بى‌جان و باجان بود، و در حالى که اولین اقدام پیامبر(صلی الله علیه و آله) پس از هجرت، تشکیل حکومت و اداره‌ى سیاسى جامعه بود، و یا دلایل و شواهد فراوان دیگرى که بر پیوند دین و سیاست حکم مى‌کند، باز کسانى پیدا مى‌شوند که بگویند دین از سیاست جداست، و کسانى هم پیدا شدند که این سخن ضداسلامى را از آنها بپذیرند![i]

فصل هجدهم:شبهات رایج/شبهه نهم

 بسم الله الرحمن الرحیم


فصل هجدهم: شبهات رایج

شبهه نهم: بعضی‎ها قائل به جدایی دین از سیاست هستند؛ اگر اسلام را از سیاست جدا بدانیم، قداست دین بهتر حفظ نمی‏شود؟


§ سال‏هاى متمادى سعى کردند که مقوله‏ى دین را از مقوله‏ى سیاست جدا کنند. با اینکه انقلاب اسلامى پیروز شده و سیاست دینى در کشور، محور همه‏ى فعالیت‏هاست و مسئلة الهام‌گیرى و سرچشمه پیدا کردنِ سیاست از دین ـ نه دین از سیاست؛ بلکه سیاست از دین ـ جزو عرف‏هاى رایج ملت‏هاى مسلمان شده، هنوز دارند تلاش مى‌کنند، بلکه بتوانند این عرف را بشکنند... اولین حادثه‏اى که در اسلام، در دورانى که پیغمبر از فشار مخالفان در مکه خلاص شد، اتفاق افتاد، چه بود؟ تشکیل حکومت. پیغمبر به مدینه آمد و حکومت تشکیل داد. پیغمبر نیامد مدینه که بگوید من عقاید شما را اصلاح مى‏کنم، احکام دینى را برایتان بیان مى‏کنم، شما هم یک نفر را به عنوان حاکم براى خودتان انتخاب کنید؛ چنین چیزى نبود، بلکه پیغمبر آمد و ازمّة[1] سیاست را به دست گرفت. ایشان از اول که وارد شد، خط‏مشى نظامى، سیاسى، اقتصادى و تعامل اجتماعى را طراحى کرد. چطور این دین به خط‏مشى‌هاى سیاسى و نظامى و اقتصادى و اجتماعى کارى نداشته باشد و در عین حال، دینِ همان پیغمبر هم باشد؟! در مطلب به این روشنى، خدشه مى‌کنند! این در باب ارتباط با سیاست، که پایه‌اى‌ترین مسئله است.[i]


فصل هجدهم:شبهات رایج/شبهه هشتم

 بسم الله الرحمن الرحیم

· از غیبت صغرا تا کنون که بیش از هزار سال مى‏گذرد و ممکن است صد هزار سال دیگر بگذرد و مصلحت اقتضا نکند که حضرت تشریف بیاورد، در طول این مدت مدید احکام اسلام باید زمین بماند و اجرا نشود، و هر که هر کارى خواست بکند؟ هرج و مرج است؟ قوانینى که پیغمبر اسلام در راه بیان و تبلیغ و نشر و اجراى آن 23 سال زحمت طاقت‏فرسا کشید فقط براى مدت محدودى بود؟! آیا خدا اجراى احکامش را محدود کرد به دویست سال؟! و پس از غیبت صغرا اسلام دیگر همه چیزش را رها کردهاست؟![i]

فصل هجدهم:شبهات رایج/شبهه هفتم

 بسم الله الرحمن الرحیم


فصل هجدهم: شبهات رایج

شبهه هفتم: مگر نمی‏شود احکام و قوانین اسلام را بدون تشکیل حکومت، اجرا کرد؟


· هیچ کس نمى‏تواند بگوید دیگر لازم نیست از حدود و ثغور و تمامیت ارضى وطن اسلامى دفاع کنیم؛ یا امروز مالیات و جزیه و خراج و خمس و زکات نباید گرفته شود؛ قانون کیفرى اسلام و دیات و قصاص باید تعطیل شود. هر که اظهار کند که تشکیل حکومت اسلامى ضرورت ندارد، منکر ضرورت اجراى احکام اسلام شده، و جامعیت احکام و جاودانگى دین مبین اسلام را انکار کرده است. اعتقاد به ضرورت تشکیل حکومت و برقرارى دستگاه اجرا و اداره جزئى از ولایت است؛ چنانکه مبارزه و کوشش براى آن از اعتقاد به ولایت است.[i]


فصل هجدهم"شبهات رایج/شبهه ششم

 بسم الله الرحمن الرحیم

§ در قوانین آسمانى و الهى قرآن، براى مردم شأن و ارج معیّن شدهاست؛ مردم هستند که انتخاب مى‌کنند و سرنوشت اداره‏ى کشور را به دست مى‌گیرند. این مردم‌سالارى، راقى‌ترین نوع مردم‌سالارى‌اى است که امروز دنیا شاهد آن است؛ زیرا مردم‌سالارى در چارچوب احکام و هدایت الهى است. انتخاب مردم است، اما انتخابى که با قوانین آسمانى و مبرّاى از هرگونه نقص و عیب، توانستهاست جهت و راه صحیحى را دنبال کند. 


فصل هجدهم: شبهات رایج/ شبهة پنجم: چرا بحث حکومت و ولایت‏ فقیه را به بندگی خدا گره میزنند؟

 بسم الله الرحمن الرحیم

§ هدف تمام پیامبران، کشاندن مردم به صراط مستقیم است و صراط مستقیم هم یعنى عبودیت؛ «وَ أَنِ اعْبُدُونی‏ هذا صِراطٌ مُسْتَقیمٌ»؛[1] باید مردم را به عبودیت الهى که همان صراط مستقیم است، سوق دهید.[i]

§ معنا و روح توحید عبارت است از این‌که انسان از غیرخدا عبودیت نکند و در مقابل غیرخدا، جبهه‏ ى بندگى به زمین نساید؛ این معناى عبودیت کامل و خالص است.[ii]


فصل هجدهم: شبهات رایج /شبهة چهارم : در سازوکار تشخیص ولیّ فقیه

 بسم الله الرحمن الرحیم


فصل هجدهم: شبهات رایج


شبهة چهارم : در سازوکار تشخیص ولیّ فقیه


دستة دیگر از شبهات، حول موضوع سازوکار انتخاب ولی و حاکم اسلامی مطرح می‌شود. یعنی پس از آنکه مشخص شد در دوران غیبت، ادارة امور حکومت و اجرای قوانین سیاسی، اقتصادی، نظامی، اجتماعی، فرهنگی و... اسلام بر عهدة فقیه جامع الشرایط است، این سوال مطرح می‎شود که:

«با چه فرآیند و سازوکاری می‎توان به فردی با این ویژگی‎ها دست یافت و او را ولی فقیه قطعی و حاکم مرضیّ پروردگار در دوران غیبت دانست؟»

«در این انتخاب، نقش مردم چیست؟ و آیا ورود مردم به عرصة این گزینش باعث تقویت آن می‎شود و یا ناخواسته به انحراف آن منتهی خواهد شد؟»

«جایگاه فقهای امت و اعضای مجلس خبرگان در این فرآیند چیست؟»

و ده‌ها سوالی که در این عرصة موضوعی مطرح است...

در کنار این مباحث، طرح شبهاتی مثل «شبهة دور» در گزینش و نظارت بر عملکرد ولی فقیه نیز ضرورت پرداخت دقیق‌تر به این مبحث را دو چندان کرده است.