بسم الله الرحمن الرحیم

2. عدالت و تقوی

      من آقای خامنه ای را بزرگش کردم.[1]

      ایشان... به حکم قرآن کریم، «اشداء علی الکفار» و «رحماء بینهم» بوده اند.[2]

   خداوند متعال بر ما منت نهاد که افکار عمومی را برای انتخاب رئیس جمهوری متعهد و مبارز در خط مستقیم اسلام و عالم به دین و سیاست هدایت فرمود.[3]

   در بین دوستان و متعهدان به اسلام و مبانی اسلامی از جمله افراد نادری هستید که چون خورشید روشنی می دهید.[4]

   من به شما خامنه ای عزیز تبریک می گویم که در جبهه های نبرد، با لباس سربازی و در پشت جبهه با لباس روحانی به ملت مظلوم خدمت نموده و از خداوند تعالی، سلامت شما را برای ادامه خدمت به اسلام و مسلمین خواستارم.[5]

   اینان [منافقین] آنقدر از بینش سیاسی بی نصیب اند که بی درنگ پس از سخنان شما در مجلس و جمعه و پیشگاه ملت، به این جنایت دست زدند و به کسی سوء قصد کردند (آیت الله خامنه‌ای) که آوای دعوت او به صلاح و سداد، در گوش مسلمین جهان طنین انداز است.[6]

v    آیت الله شهید عبدالحسین دستغیب(ره):

چیزی که بنده نسبت به این شخص بزرگ [آیت الله خامنه ای] فهمیده‌ام این است که فردیاست خدایی، هوی‌پرست نیست، مقام نمی‌خواهد، قدرت نمی‌خواهد بدست بگیرد،امتحان خودش را پیش از پیروزی و بعد از پیروزی داده است، در هر پُستی که بوده امتحان خودش را داده است، کسی که امام جمعه تهران باشد، آن وقت درجبهه‌ها برود، در سنگرها از اسلام دفاع کند. این مرد بزرگ مقامی برای خودشقائل نیست، به عین مثل رهبر عظیم الشأن. امام فرموده به من خدمتگزار بگویید بهتر است از اینکه رهبر بگویید. آقای خامنه‌ای هم این جوری است، مقام نمی‌خواهد، مقام بر روی او اثر نمی‌گذارد.[7]

v    آیت الله بهاءالدینی (رحمه الله علیه):

کسی که ما دلخوش به او هستیم آقای خامنه ای است.[8]

ایشان شخص بزرگواری است... از همان زمان رهبری را در آقای خامنه ای می دیدم، چرا که ایشان ذخیره الهی بعد از امام بوده است.

بعد از امام خمینی اگر بشود به کسی اعتماد کرد به این سید است .. البته هیچ کس حاج آقا روح الله نمی شود، ولی آقاسیدعلی خامنه ای حقیقت ولایت فقیه هستند.[9]

آقای خامنه ای از همه به امام نزدیکتر است. کسی که مابه او امیدوار هستیم آقای خامنه ای است. شما از ما قبول نمی کنید و تعجبمی کنید ولی این دید ماست نزد ما محرز است سیدعلی خامنه ای.[10]

v    آیت الله العظمی فاضل لنکرانی(ره):

هنگامی که دفتر ایت الله فاضل لنکرانی رحمه الله قصد برپایی نمایشگاهی از آثار ایشان را در یکی از کشورهای عربی داشتند فرمودند: رساله های توضیح المسائل اینجانب را نبرید. وقتی مسئولین دفتر اصرار کردند که خارج از کشور هم شما مقلدینی دارید و رساله توضیح المسائل شما لازم است فرمودند:آیت الله خامنه ای به احترام مراجع داخلی از دادن رساله خود در داخل کشور خودداری کردند ما هم به احترام ایشان در خارج از کشور رساله نمی دهیم.[11]

v    علامه حسن زاده آملی:

رهبرعظیم‌الشأن‌تان را دوست بدارید. عالمی، عادلی،‌ رهبری، مؤمنی، ‌موحدی،‌ سیاسی، دلداری، رهبری، انسان ربانی، پاک،‌ منزه، که دنیا شکارش نکرده من جایی [سراغ] ندارم که عرض کنم.

همان که عرض کردم:

نه شکوفه‌ای، نه برگی، نه ثمر، نه سایه دارم

همه حیرتم که دهقان به چه کار کشت ما را

قدر این نعمت عظمی راکه خدا به شما عطا فرمود، قدر این رهبرِ ولی وهمان عبارات که سرور عزیزمجناب استاد حدادعادل، ارائه دادند؛ رهبری، ولیی، الهی.

الآن این انسجام ما، تکلیف شرعی ماست. مبادا عزیزان! آقایان مبادا! (این "مبادا" راتوجه داشته باشید) مبادا آقایان! اول انقلاب یادتان هست چند فرقه برخاستند که می‌خواستند کشور را تجزیه کنند؟ حواستان جمع باشد، مبادا این وحدت ما را! مبادا این جمعیت ما را! مبادا این کشور علوی را! مبادا این نعمت ولایت را! از دست شما بگیرند.

خدایا به حق پیغمبر و آل پیغمبر سایه این بزرگ‌مرد، این رهبر اصیل اسلامی، حضرت آیت‌الله معظم خامنه‌ای عزیز را مستدام بدار .و الهی آمین، الهی آمین، الهی آمین. بعدد کلماتت آمین.[12]

v  همچنین حضرت علامه حسن زاده آملی در پی سفر رهبر معظم انقلاب به شهرستان آمل در سال 1377 کتاب«انسان و عرفان» خود را به ایشان تقدیم کرده‌اند، این متن ادبی و محبتآمیز به این شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم

الم تلک آیات الکتاب الحکیم هدی و رحمه للمحسنین

با سلام و دعای خالصانه، و ارائه ارادات بی پیرایه جاودانه به حضور باهرالنور رهبرعظیم الشان کشور بزرگ جمهوری اسلامی ایران حضرت آیت الله معظم،جناب خامنه ای کبیر- متع الله الاسلام و المسلمین بطول بقائه الشریف- ، این اثر نمونه دوران را اعنی، رساله «انسان در عرف عرفان» را به پاس تجلیل و تکریم و ابراز شادمانگی از نزول اجلال آن یگانه دوران در دارالاسلام و الایمان شهر هزار سنگر آمل مازندران ، از جانب خودم و از جانب همه شهروندان بزرگوار این بلدطیب و خطه شهرستان آمل بلکه از جانب همه فرزانگان گرامی و گرانقدر استان مازندران ، به پیشگاه مبارک آن ولی به حق که مصداق بارز رساله است با کمال ابتهاج وانبساط تقدیم می‏دارم، و عزت و شوکت روز افزون آن قائد اسوه زمان را همواره از حقیقه الحقائق خداوند سبحان مسئلت دارم.

یارب دعای خسته دلان مستجاب کن.

20/3/1377 حسن حسن زاده آملی

v    آیت‌الله جوادی آملی:

v  یکروز مهمان مقام معظم رهبری بودم. فرزند ایشان آقا مصطفی نیز نشسته بود که سفره گسترده شد، آیت‌الله خامنه‌ای به وی نگاهی کرد و فرمود: شما به منزل بروید. من خدمت ایشان عرض کردم: اجازه بفرمایید آقازاده هم باشند، من از وی درخواست کرده‌ام که با هم باشیم‌. آقا فرمودند:

این غذا از بیت‌المال است، شما هم مهمان بیت‌المال هستید. برای بچه‌ها جایز نیست که بر سر این سفره بنشینند. ایشان به منزل بروند و از غذای خانه میل کنند.

من در آن لحظه فهمیدم که خداوند چرا این همه عزت به حضرت آقا عطا فرموده است.[13]

v    حجت الاسلام کاظم صدیقی (امام جمعه موقت تهران):

همه حرکات و اعمال رهبرمعظم انقلاب در مسیر حسینی و الهی است و باید قدردان این آفتاب عالمتاب در جامعه باشیم. اگر شبانه‌روز شکر نعمت بهره‌مندی از این وجود عزیز را به درگاه الهی داشته باشیم، نتوانسته‌ایم حق مطلب را آن‌گونه که باید و شاید ادا کنیم و خدارا شاهد می‌گیرم که ایشان ذره‌ای هوای نفس در وجود خود ندارد که این برکت است...  

همهرهبران دنیا اسیر قدرت و ثروت هستند و رؤسای جمهور بسیاری از کشورها بهاین بلایا مبتلا هستند ... اما ویژگی انقلاب ما که الهام گرفته ازعاشوراستاین است که رهبران ما اسیر این دو نیستند، امام خمینی(ره) که رهبر مستضعفان و آزادگان عالم بودند در حسینیه جماران زندگی کردند و حاضر به تغییر آن نشدند و هیچ‌مال و زرق و برق دنیا را نخواستند و رهبری معظم وکنونی انقلاب نیز همین رویه را در پیش دارند و شما ذره‌ای هوای نفس درایشان پیدا نمی‌کنید زیرا آنان با خدا معامله کرده‌اند...

یکی از مناطق ممنوعه برای رهبری جامعه اسلامی این است که عطش قدرت و ثروتنداشته باشد و بتواند نفس خود را تحت کنترل داشته باشد و شما هیچ‌گاه سراغ ندارید که رهبری معظم ما راضی به پذیرش مسوولیتی بوده‌ باشند. در قضیهریاست جمهوری و حتی رهبری ایشان که خبرگان ملت تکلیف کردند، ایشاننپذیرفتند و فرمودند آمادگی ندارم و یک روز داوطلب هیچ پست و مقامی نبودند. در دو بحث مهم قائلة 18 تیر و فتنه اخیر هم دیدید چگونه حسینی عملکردند و در هر دو خطاب به امام زمان(عج) فرمودند؛ که من جان ناقابل خود راکف دست گرفته‌ام و باکی هم نداشتند، این حرکت حسینی و تبلیغ عملی قیامعاشوراست...

دشمنان بدانند که رهبر ما رهبر همه دل‌ها و همه مردم است و ولایت تنها چیزی است که می‌تواند محور وحدت قرار گیرد و همین الان هم پر رحمت ولایت همه را در برگرفته است. یقین داشته باشید هیچگاه سلطنت نمی‌تواند جای ولایت را بگیرد و این‌که عده‌ای قلیل بخواهند ایجاد فتنه کنند و بین ملت فاصله بیاندازند، عملی نیست و موفق نخواهند شد[14]

خبرگان رهبری انسان های اصیلی هستندکه با تصمیم انقلابیشان در زمان رحلت حضرت امام خمینی(ره) ، دشمنان نظام اسلامی رامایوس کردند...      

با عنایت خدا بود که بعضی از خبرگاندر هنگام رای دادن به مقام معظم رهبری حالتی را احساس کردند که موجب انتخاب معظم له برای رهبری نظام گردیددر حالی که خود ایشان هیچ تمایل ودلی به ریاست نداشت. چشم تیزبین خبرگان، علمای موفق و ره یافته ما بود که در آن روز با کشف گنجی از میان علمای اسلام به حکیمی عادل ، با کفایت و انقلابی رای دادند و با این تصمیماسلامی، انقلابی و تاریخی خود دشمنان را که در آن روز کمر همت برای سرنگونی نظام بسته بودند، مایوس کردند...

دشمن در این توفان ها قصدداشت که به خیمه نظام یعنی ولایت فقیه لطمه وارد کند که با هوشیاری و تیزبینی مقام معظم رهبری و ملت شریف ایران این قصد شوم به نتیجه نرسید...

خبرگان رهبری مکرر و مکرر و برایبار آخر اعلام و تاکید کردند که ولایت فقیه رکن رکین نظام ماست و این لباس به قامت رسای آیت الله خامنه ای برازنده و دوخته شده است.[15]

v    آیت الله مصباح یزدی:

در زمان غیبت امام معصوم، رهبری حکومت بر عهده شبیه‌ترین افراداز نظر علم، تقوی و مدیریت به معصوم است، ... مقام معظم رهبری نمونه و سایه‌ای از شخصیت ائمه(ع)در همه ابعاد است.[16]

بنده صادقانه عرض میکنم. اگر امثال بنده شبانه روز تسبیح دست بگیریم و فقط خدا را شکر کنیم که خدا چنین رهبری به ما داده والله معتقدم که از عهده شکر این نعمت بر نمی آییم. نمی‌توانیم درک کنیم که خدا چه نعمت بزرگی به ما داده است. که این خصوصیت ها را در یک شخص جمع کرده است. امروز پرچم دار حمایت از دین، رواج اسلام و تشیَع، تقوا وبصیرت، اراده‌ی الهی تعلق گرفته که این شخصیت عظیم باشد. از عمق دلمان دعا می کنیم که خدای متعال بر طول عمر و عزت و تأییدات ایشان بیافزاید... واقعا رهبر عزیز ما تالی تلو معصوم است... از هر زمانی هم اگر اشاره ای فرمودند ما به همان سمت حرکت می کنیم. گفتند به پیش، حرکت می کنیم، گفتند ایست، می ایستیم. معنای ولایت فقیه همین است و الّا فتوا مربوط به مراجع علماست. همیشه بوده و هست. ولایت این است که حاکمیت داشته باشد. به پیش، واجب استحرکت کنیم. این جا جایی نیست که دیگر بنشینیم و تأمّل کنیم وبحث کنیم باآقا که حالا شما درست فهمیدید یا نه. فرمانده است، مثل جبهه. وقتی فرمانده یلشکر می گوید به پیش باید رفت.[17]

v    حجت‌الاسلام والمسلمین حاج سیداحمد خمینی(ره):

بر خود واجب می‌دانم که شهادت دهم زندگی داخلی آیت‌الله خامنه‌ای نه ازباب این که رهبر عزیز انقلاب ما به این حرف‌ها نیاز داشته باشند، بلکه وظیفه خود می‌دانم تا این مهم را به مردم مسلمان و انقلابی ایران بگویم. من از داخل منزل ایشان مطلع هستم. مقام معظم رهبری در خانه، بیش از یک نوعغذا بر سفره ندارند. خانواده‌ی معظم لَه روی موکت زندگی می‌کنند. روزی به منزل ایشان رفتم، یک فرش مندرس آن جا بود. من از زبری آن فرش به موکت پناه بردم.[18]

v    سردار سرتیپ پاسدار شهید شوشتری:

مقداریزیلو در خانه مقام معظم رهبری بود. آن‌ها را جمع کردیم و فروختیم و یکمقدار هم پول از مال شخصی خودم روی آن‌ها گذاشتم. تا به جای آن زیلوها،برای منزل آقا فرشی تهیه کنیم. وقتی زیلوها را عوض کردیم و فرش‌ها را پهن نمودیم، آقا تشریف آوردند و فرمودند: این‌ها دیگر چیست؟ گفتم: زیلوها را عوض کردیم. فرمودند: اشتباه کردید که عوض نمودید. بروید همان زیلوها را بیاورید. اصرار را بی‌فایده دیدم و با هزار مکافات رفتم و زیلوها را پیداکردم و توی خانه انداختم. زیلوهایی که واقعاً به آن‌ها نگاه می‌کردی، می‌دیدی که نخشان در آمده و ساییده شده‌اند.[19]

v    سردار سرلشکر سیدرحیم صفوی:

روزی که در منزل مقام رهبری، در خدمت ایشان بودم، بحث قدری به طول انجامید و نزدیک مغرب شد. پس از نماز، معظم‌له با مهربانی به من فرمودند: آقا رحیم! شام را مهمان ما باشید. بنده در عین حال که این را توفیقی می‌دانستم، خدمتشان عرض کردم: اسباب زحمت می شود. مقام معظم رهبری فرمودند: نه، بمانید؛ هرچه هست با هم می‌خوریم. وقتی‌که سفره را گشودند و شام را آوردند، دیدمشام چیزی جز املت ساده نیست.[20]